

هنگامی که اجساد مردان جوان ناشناس، کتک خورده و مملو از لیدوکائین بیحسکننده در شهر ظاهر میشوند، DCI Jeanette Kilburn و شریکش DI Lou Stanley در جستجوی قاتل هستند. با کمبود شواهد و فشار برای حل این پرونده، ژانت از مظنون اصلی، رواندرمانگر کارل لوری، دکتر سوفیا کریون، کمک میگیرد که دیدگاه تازه اما نگرانکنندهای در مورد پرونده ارائه میدهد.

انتي کات، تعطيلات عيد شکرگزاري، سال ۱۹۷۳. «پل هود» (مگواير) پسرک شانزده ساله ي خانواده اي مرفه، دبيرستان را رها مي کند و براي گذراندن تعطيلات به خانه مي آيد؛ ولي با در نظر گرفتن تنش حاکم بر خانه و ميل و علاقه ي شديدش در به دست آوردن دل «کيسي» (هولمز) – دختري اهل منهتن – همان بهتر که در دبيرستان باقي مي ماند.