

داستان سریال درباره ملیندا مونرو می باشد که به یک آگهی برای کار به عنوان پرستار در شهر دورافتاده ویرجین ریور در کالیفرنیا، پاسخ مثبت می دهد و به زودی متوجه می شود زندگی در یک شهر کوچک به اندازه انتظارش ساده نیست و او باید یاد بگیرد که خودش را التیام دهد، قبل از اینکه ویرجین ریور را به خانه خود تبدیل کند ...

جسد زن جوانی را در تاکستانی در جنوب فرانسه پیدا می کنند. او برای گشتن تمام منطقه جلوی اتومبیل ها را می گرفته و شب ها در کیسه خوابش می خوابیده است. طی یک سری رجعت به گذشته، آدم هایی که در چند هفته ی آخر زندگی اش او را ملاقات کرده اند از تأثیری که «مونا» (بونر) روی آنان گذاشته می گویند.