جنگی حماسی

داستان در چین باستان اتفاق می افته. جنگ همه جا سایه انداخته و مردم دونه دونه دارن میمیرن. شین و هیو دو پسری هستن که به خاطر جنگ یتیم شدن و صبح تا شب توی جنگل تمرین میکنن تا بتونن روزی فرمانده ارتش بشن و این جنگ رو تموم کنن. اما یه روز فرمانده شو بونکون هیو رو میبینه و هیو چشمشو میگیره . به اون اجازه میده که به عنوان کلفت توی قصر خدمت کنه. اما بعد توی قصر درگیری ای پیش میاد و هیو زخمی میشه و فرار میکنه و نقشه ای رو به شین میده و ماجراجویی شروع میشه

قرون وسطی، اواخر قرنِ دهم ، سویاتوسلاو یکم کی‌یف بعد از مرگِ ناگهانی پدرش ، متوجه کشته شدنِ یکی از برادرانش اُلگ توسط برداره ناتنی اش الکساندر اوستاگوف می شود ، طبق قانون برادره کوچکتر می بایست انتقام برادره کشته شده را بگیرد ، لذا او را برای انتقام به دریاهای یخ زده در سوئد تبعید میکنند و ..

جنگ جهاني دوم، جزيره ي يوناني سفالونيا. «مندراس» ماهي گير (بيل) رهسپار جبهه ي جنگ مي شود. در غياب او نيروهاي ايتاليايي جزيره را اشغال مي کنند و «پلاجا» (کروز)، نامزد «مندراس» و سروان ايتاليايي، «آنتونيو کوره لي» (کيج) به يک ديگر علاقه مند مي شوند...

دو مرد جوان استرالیایی در دوران جنگ جهانی اول به "گالیپولی" ترکیه فرستاده می شوند، جائی که آنها با واقعیتهای وحشتناکی از جنگ روبرو می شوند...

تعداد بسیار زیادی از سربازان بریتانیایی با رزمندگان زولو میجنگند و ...

زمانی که امپراطوری رم در حال فرو ریزی است، «رمولوس آگوستوس»‌ جوان از شهر می گریزد، و پا در راهی خطرناک برای رسیدن به طرفدارانش در بریتانیا، می گذارد.

در زمان ناپلئون بزرگ، یک افسر در ارتش فرانسه به افسری دیگر توهین می‌کند و دشمنی طولانی این دو آغاز می‌شود…

در آخرين روزهاي جنگ جهاني دوم، «ژنرال داگلاس مک آرتور» تصميم گرفت به قولي که در سال ۱۹۴۲ داده بود، وفا کند و دوباره پس از عقب نشيني اجباري از فيليپين، به آن جا برگردد. بيش از پانصد سرباز امريکايي در اردوگاهي در فيليپين اسير ژاپني ها بودند و با آنان رفتاري بي رحمانه صورت مي گرفت و «مک آرتور» مي خواست مطمئن شود که اين سربازها صحيح و سالم به کشورشان باز مي گردند.

"اوبرست اشتاینر"، فرمانده یک گروه چترباز آلمانی در ماموریتی پنهانی به انگلیس فرستاده می شود تا "وینستون چرچیل" را ربوده و به برلین ببرند...