

داستان این کارتون زیبا مربوط به یک پسر ۲۵ ساله به نام "فیلیپ فرای " است که در قرن بیستم زندگی می کند و شغلش رساندن پیتزا به دست مشتریان است. یه روز بر حسب اتفاق وقتی که در حال انجام کار و مشغول رساندن پیتزا به دست مشتریان بود ناخودآگاه درون دستگاهی می افتد که وی را ۱۰۰۰ سال منجمد نگه می دارد. حال او پس از ۱۰۰۰ سال از حالت انجماد خارج می شود و وارد قرن ۳۱ می شود و متوجه می شود که کل جهان تغییر کرده است و تمامی ستارگان و سیاره ها توسط انسان ها کشف شده است و موجودات فضایی وجود دارند. در همین راستا "فیلیپ فرای " با پیرمردی دانشمندی به نام "پروفسور فارنسورت "که صد و شصت سال عمر دارد آشنا می شود. در همین بین "پرفسور فارنسورت "شغلی به "فیلیپ فرای " معرفی می کند و حال "فیلیپ فرای " باید به عنوان کسی که اشیا و لوازم مختلف را به نقاط فضا می رساند فعالیت کند...

در درون یک سفینه ی فضایی دو فضانورد در اتاقی از خواب بیدار می شوند، در حالی که هیچ چیز را به خاطر نمی آورند. آنها برای پیدا کردن آنچه رخ داده است شروع به جستجو در فضا پیما می کنند. کم کم آنها متوجه می شوند که باید اتفاق وحشتناکی رخ داده باشد زیرا جسدهایی متلاشی شده پیدا می کنند و متوجه می شوند که در سفینه تنها نیستند و موجودی ناشناس نیز با آنها همراه است...


سریال داستانی مرموز و پر پیچ و خم را دنبال میکند. "پریری جانسون" که در زمان کودکی نابینا شده بود به مدت ۷ سال گم میشود و پس از گذشت این زمان، در سن ۲۰ سالگی با چشمهایی سالم و بینا به خانه باز میگردد. برخی از مردم تصور میکنند معجزه ای برای او رخ داده است و برخی نیز فکر میکنند هرجایی که "پریری" در این ۷ سال بوده، او را تبدیل به فردی خطرناک کرده است...







