
«ادوارد ويلسون» (مت دیمون) به عنوان يك دانشجوي خوشبين و مثبت در دانشگاه درس مي خواند و جذب انجمن جمجمه و استخوان مي شود. اين انجمن محلي است براي پرورش فكري و آينده سازي رهبران آينده جهان. تيز هوشي ويلسون و عظمت و خوشنامي وي و اعتمادي كه به ارزش هاي آمريكايي دارد او را بهترين كانديد براي كار كردن در اين سازمان مي كند و در جنگ جهاني دوم جذب سازمان O.S.S مي شود كه اين سازمان بعد ها باعث بوجود آمدن سازمان C.I.A مي باشد.

«سالمن وندی» (هاونسوئو) در معادن داغ و سوزان الماس در افریقای جنوبی سنگ بسیار با ارزش و خارق العاده ای را کشف می کند. «دنی آرچر» (دی کاپریو) مزدوری که تخصص اش، فروش به اصطلاح «الماس های خون» است با خبر می شود که «وندی»، الماس را در محلی پنهان کرده که هیچ کس فکرش را هم نمی کند. او از «مدی بوئن» (کانلی) روزنامه نگار امریکایی سرخورده، می خواهد تا در پیدا کردن و به چنگ آوردن آن گنج کمک کند…

پس از آن که انفجاری در یک قایق بزرگ مخصوص حمل و نقل مسافر باعث مرگ بیش از پانصد نفر می شود، «داگ کارلین» مأمور ضد تروریست ATF (واشینگتن) پی گیری پرونده را به عهده می گیرد و از او دعوت می شود به گروه جدیدی بپیوندند که با روش های جدیدی از تکنولوژی ماهواره ای استفاده می کنند تا در زمان به عقب برگردند و بدین وسیله بتوانند تروریست متهم (کاویزل) را دستگیر کنند …