
چاک بریس (سم راک ول) یک دست اندرکار تلویزیونی است که کارش سر و کله زدن با مدیران ارشد شبکه و راضی کردن آنها برای موافقت با ایده های تلویزیونیش است. از سوی دیگر با پیدا شدن سروکله فردی مرموز به نام جیم بیرد (جورج کلونی) که مامور سیا است اوضاع کمی پیچیده می شود. جیم از چاک درخواست می کند تا چند ماموریت مخفیانه را به انجام برساند. از دیگر سو پنی (درو بریمور) معشوقه چاک به این امید است که چاک اوضاع زندگی خود را سرو سامان دهد و مقدمات ازدواج آنها را فراهم کند، اما زندگی دوگانه چاک، روز به عنوان تهیه کننده تلویزیونی و شب به عنوان مامور سیا، به طرز عجیبی پیچیده شده است.

در دنيای آينده حکومتی بسيار خشن و مستبد وجود دارد که سياست آن از بين بردن شورشها، جنگها و اعتراضات با استفاده از فرونشاندن احساسات و محو هيجانات است: کتابها ، هنر و موسيقی بطور اکيد ممنوع شده اند و داشتن احساس جرمی است که مجازات مرگ دارد. جان پرستون يکی از بهترين ماموران حکومت است که مسئول از بين بردن هر کسی است که از اين قوانين سرپيچی کرده است. اما زمانيکه او مقداری از داروی پروزيوم را از دست می دهد – يک داروی هوشيار کننده ذهن که احساسات را کاهش می دهد – ناگهان به تنها فردی تبديل می شود که قادرست با اين حکومت با آن مبارزه کرده و آنرا از بين ببرد.

«جيمز باند» (برازنان) پس از مأموريت ظاهرا ناموفقي که در کره ي شمالي داشته و تحمل چهارده ماه شکنجه و بازجويي، در حالي آزاد مي شود که او را مهره ي سوخته تلقي مي کنند. اما «باند» وارد عمل مي شود تا جايگاه از دست رفته را دوباره به چنگ بياورد. سرانجام نيز پي گيري هايش اوم را به «گوستاو گريوز» (استيونز) مي رساند. «گريوز» تاجر الماسي است که اختراعي جديد به نام ماهواره ي ايکاروس را در اختيار دارد. ايکاروس مي تواند ستون نور و انرژي ويران گرش را به هر سوي زمين که بخواهند، هدايت کند.