
اگوستین رخاسوکیل سابقی است که چون میخواسته بدون واسطه با مقولهٔ بزهکاری و عدالت سروکار داشته باشد، کارآگاه پلیس شده است. به ̎رخاس̎ مأموریت دادهاند تا دربارهٔ عدهای تروریست تحقیق کند که مصمماند به هر ترتیب شده دولت حاکم را ساقط کنند: از شیطنتهای آشفتهکننده (مثل رها کردن جسد حیواناتی که رویشان شعارهای انقلابی نوشته شده در اطراف عمارت کنگره) تا بمبگذاری و سوءقصدهای سیاسی...

دیوید ایمز (تام کروز) دنیا را در دستانش دارد. او هر چه بخواهد دارد: مکیت یک موسسه انتشاراتی ، ثروت فراوان ، زیبایی ، یک خانه خارق عاده در منهتن و یک دوست دختر س +ک به نام جولی (کامرون دیاز). یک روز او دختری به اسم سوفیا (پنه لوپز کروز) را می بیند و ناگهان کشف می کند عشق چیست. بدبختانه رابطه رو به رشد دیوید با سوفیا، حسادت جولی را برمی آنگیزد، ظاهرا او از رابطه در واقع سرسری دیوید با خودش برداشت دیگری کرده، بنابر این دیوید را به گردش با ماشین دعوت می کند، ماشین را به جایی می کوبد، خودش می میرد . دیوید نجات می یابد اما صورتش از شکل افتاده و باید ماسکی به چهره بزند تا زخم های صورتش را بپوشاند . این حادثه باعث می شود دید او نسبت به زندگی تغییر کند .