
هنگ کنگ ۱۹۶۰٫ یودی پسر جوان و خوشتیپ توسط یک پیر فاحشه بزرگ شده است. زن که امیدوار است یودی را برای خود داشته باشد از فاش کردن اسم مادر واقعیش امتناع می کند. یودی در شهر به عنوان کسی که قلب دختران را ربوده و می شکند شناخته می شود. دو دختر به دام او می افتند که یودی با این دو ماجراهایی دارد...

در سال ۱۸۴۸، یک بانک تصمیم دارد یک ریل راه آهن سرتاسر مکزیک بکشد، از این رو شروع می کند به خریدن بانکهای کوچک و زمینهای کشاورزی بدهکاری که بر سر راه هستند. مامور بانک، ظالمی بنام «جکسون» است. دو زن تصمیم می گیرند جلوی این بی عدالتی را بگیرند، «ماریا» (پنلوپ کروز) دختر زمخت و بی سواد یک مزرعهدار، و «سارا» (سلما هایک)، دختر تحصیل کردهی صاحب بانک. ماریا و سارا جهت فراهم کردن پول برای مردم بی خانهمان و گرفتن انتقام، شروع به سرقت از بانکها می کنند. اما جکسون و افرادش نیز بیکار نمی نشینند و ...