یک درام دو قسمتی که سرقت بزرگ قطار در ۸ آگوست سال ۱۹۶۳ را به تصویر میکشد، در ابتدا از دیدگاه دزدان و سپس از دیدگاه پلیس ...
روایتی درام از سال ۱۸۸۹ که در لندن جریان دارد و اتفاقات بعد از قتل های “جک ریپر” را دنبال میکند. در “وایت چپل” که ناحیه ای برهم ریخته و پر هرج و مرج است ، یگان بد نام پلیس که یگان “اچ” نام دارد سعی در حفظ نظم منطقه دارد و در این میان جریانات مرموز و رازآلودی روی میدهد.
داستان سریال Endeavour در سال ۱۹۶۵ اتفاق می افتد، مجموعه Endeavour درباره شروع زندگی حرفه ای اندرو مورس «شان ایوانز» ، بعد از ترک کالج آکسفورد بدون گرفتن مدرک ، مدت کوتاهی را در سپاه سلطنتی به عنوان یک کارمند رمزنگاری گذراند، و پس از آن به نیروی پلیس پیوست. او تصمیم به نوشتن استعفا نامه خود گرفت، اما او به همراه یک کاراگاه دیگر از پلیس کارشال نیوتون به شهر اکسفورد فرستاده شد ، برای تحقیق در مورد نا پدید شدن یک دانش آموز ۱۵ ساله…
سریال Strike Back بر اساس رمانی با همین نام از Chris Ryan از نویسندگان بزرگ و سربازان سابق انگلیسی ساخته شده است. این سریال جنگی و هیجان انگیز با بودجه بسیار بالا ساخته و در آفریقای جنوبی فیلم برداری شده است. داستان Strike Back حکایت John Porter کهنه سرباز و از نیروهای ویژه ارتش را روایت میکند که برای ماموریت در عراق, افغانستان و …به نیروی مخفی ارتش فراخوانده میشد.
داستان زندگی فاحشه‌ی معروفی که تنها به عنوان “بل ژور” شناخته میشد...
این فیلم زندگینامه ی «کول پورتر» موسیقی دان معروف و زندگی شخصی و شغلی او را به همراه همسرش «لیندا» به تصویر می کشد...
در همین حال که جنگ جهانی دوم شدت میگیرد، تبهکاران سعی میکنند از هرج و مرج به نفع خود استفاده کنند. اما در شهر هستینگز به لطف کارآگاه "کریستوفر فویل" آنها شانس زیادی ندارد. او به مبارزه با بازار سیاه، سوداگری و قتل می پردازد و از طرفی دیگر پسرش "اندرو" که خلبان نیروی هوایی سلطنتی است با دشمن در میدان نبرد میجنگد...
«سر ویلیام مکور دل» (گامبن) و همسرش، «لیدی سیلویا» (اسکات تامس)، زوج ثروتمند بریتانیایی، تعداد زیادی از دوستان، نزدیکان و خویشان خود را برای یک هفته شکار و استراحت، به ملک اربابی شان دعوت می کنند. تعدادی پیشخدمت زن و مرد هم مشغول پذیرایی و در ضمن شاهد ماجراهای مهمانان هستند...
سال ۱۹۱۰. «هلن» (بانم کارتر) و «مارگارت اشلگل» (تامپسن) با برادرشان، «تيبي» (راس ماگنتي) با خانواده ي «ويلکاکس» آشنا مي شوند. «خانم ويلکاکس» (ردگريو) با «مارگارت» طرح دوستي مي ريزد و هنگام مرگ وصيت مي کند که ملک روستايي هواردز اند به «مارگارت» برسد. اما «هنري ويلکاکس» (هاپکينز) و بچه هايش وصيت نامه را از بين مي برند و پس از چندي «هنري» به «مارگارت» پيشنهاد ازدواج مي دهد.