بریجت جونز در این قسمت، زندگی خود را بهعنوان یک بیوه و مادر مجرد، به کمک دوستان، خانواده و معشوق سابق خود یعنی دنیل، ادامه میدهد و شیفته یک پسر جوان میشود که از قضا، ممکن است معلم علوم پسرش باشد.
زنی در سفری انفرادی در مناطق برفی شمال مینه سوتا، بهطور اتفاقی با صحنه آدمربایی یک دختر نوجوان روبرو میشود. او درمییابد که کیلومترها از نزدیکترین شهر و دور از دسترس آنتن موبایل، تنها امید این دختر نوجوان برای نجات است.
سارا تاکر پس از یک انفجار، با وسواس به دنبال دختر همسایه گمشدهاش میگردد. آنها با کمک کارآگاه زویی بوهم، توطئهای را کشف میکنند که شامل مردگان فرضی زنده و مردگان زنده در حال مرگ است و آنها را در یک شبکه پیچیده درگیر میکند.
در لندن، یک فیلمساز برنده جایزه، سفر دوست صمیمی خود را به سوی یک ازدواج با کمک و همکاری مطابق با تاریخچه پاکستانی خانواده او را مستند می کند. در این فرآیند، او نگرش خود را نسبت به روابط به چالش می کشد...
داستان این لایو اکشن در دهه ۱۹۷۰ شهر لندن جریان دارد و در طی آن زندگی دختر جوانی به نام «کرولا د ویل» و مسیر طی شده توسط وی تا پیش از رسیدن به طراحی برنامههای شرورانهاش برای استفاده از سگهای خالدار به تصویر کشیده میشود.