در سال ۱۹۳۰ که دولتی فاشیست در حال قدرت گرفتن است و شعله جنگ در حال روشن شدن، هتل بزرگ "بوداپست" به واسطه تلاش فراوان مهماندار و شاگردش به یکی از برترین تفریحگاه‌های اروپا تبدیل شده است. یکی از مشتریان همیشگی هتل می‌میرد و یک نقاشی ارزشمند به مهماندار می رسد، با این اتفاق همه چیز تغییر می‌کند...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی بوده، برسد...
"گری"، مردی بی استعداد، شغلی در یک نیروگاه اتمی پیدا می کند. او که توسط کارفرمایان خود به کار گرفته شده است، متوجه می شود آلودگی هسته ای نه تنها یک ریسک بوده، بلکه خطری همیشگی است و...
نگاهی به رابطه ی نزدیک «ماری آنتوینت» و یکی از طرفداران خواننده اش در اوایل دوران انقلاب فرانسه...
زمانی که مشخص می شود سازمان IMF مسوول انفجار در کرملین بوده است، تصمیم گرفته می شود تا این سازمان برای همیشه تعطیل شود، اما «اتان هانت» و گروه جدیدش براي اثبات بي گناهي و پاك كردن نام سازمان خود از این اتهام، بر خلاف دستورات مقامات بالاتر وارد عملیاتی می شوند و...
خانواده ای آمریکایی برای یک سفر تفریحی تجاری به پاریس سفر می کنند. در آنجا آنها که از لحاظ مادی در وضع خوبی هستند، با زندگی ها و دنیای جدیدی آشنا می شوند که به آنها دیدی می دهد که چگونه میتوانستند با تغییراتی در زندگی و در گذشته ی خود، از دنیا و آسایش و خوشبختی بهتری برخوردار باشند.
فیلم داستان یک کنتس حسود،یک تاجر ثروتمند و پسر یتیمی را روایت می کند که در پرتقال،فرانسه،ایتالیا و برزیل طی اتفاقات اسرارآمیزی با هم ارتباط پیدا می کنند...
فیلمی سیاه و سفید که خیاط جوانی (آرتور) را نشان می‌دهد که عاشق یک هنرپیشه زیبای صحنه (ماری جولی) می‌شود و به این فکر می‌کند که همه چیز را برای او کنار بگذارد، از جمله خیاط قدیمی که او را بزرگ کرده و آموزش داده است.
ماجرا در مورد کماندار مبارز و جنگجویی بنام رابین هود (راسل کرو) است که در ارتش پادشاه ریچارد خدمت می کند. پس از مرگ پادشاه، شاهزاده “جان” قرار است جانشین او شود اما رابین هود او را مردی خودخواه و ظالم می داند و با او مخالف است.