ماجرا در مورد کماندار مبارز و جنگجویی بنام رابین هود (راسل کرو) است که در ارتش پادشاه ریچارد خدمت می کند. پس از مرگ پادشاه، شاهزاده “جان” قرار است جانشین او شود اما رابین هود او را مردی خودخواه و ظالم می داند و با او مخالف است.
تمام ژانر های مربوط به این اثر:
تمام ژانر های مربوط به این اثر:
دیدگاه کاربران نمایش تمام دیدگاه ها
دیدگاه خود را با سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
روایت رابین هوود قبل از رابین هوود شدنش بنظر من جالبترین فیلم ساخته شده از این قهرمانه که استاد اسکات به نحو احسنت اونو درآورده و بقول دوستان راسل کرو و دیگر هیچ
فیلمی ضعیف و تقلیدی! ... از اصل و ریشه تقلیدی و قلابی!
اسکات قصد دارد بار دیگر «گلادیاتور» خود را تکرار کند...
سرداری که از پادشاه ظالم خسته شده... پادشاه ظالمی که متنبه شده اما می‌میرد و پادشاهی ظالم‌تر جایش را می‌گیرد... دور افتادن سردار از پادشاهی و بازگشتش نفس خود... به زندگی عادی... و بعد جنگ برای آرمان‌هایش! ... و در نهایت پایانی تراژیک وار!
این داستان برایتان آشنا نیست؟!
اما افسوس که حتا به شاهکار «گلادیاتور» نزدیک هم نمی‌شود! حتا با بازی «کرو» که بین صحنه‌های گاهی طنز و گاهی حماسی فیلم گیر کرده است! حتا با موسیقی نسبتا خوبش که تقریبا در تمام فیلم نواخته‌ می‌شود تا لاپوشانی کند لانگ‌شات ها و نماهای معرفی بی جا و بی معنا و کشدار اسکات را... تا کسی نفهمد تدوین بد و بی نظم فیلم را!
اسکات در این فیلم از جنگ‌های «ارباب حلقه‌ها» قرض گرفته... زخم صورت «جوکر» را روی صورت مارک استرانگ چسبانده و در آخر با خون، لبخند جوکر وار را تکرار کرده... و ساحل نورماندی «نجات سرباز رایان» را قدیمیزاسیون کرده و از زاویه‌ای دیگر نشان داده...
و پس از شاهکار حماسی - تراژدیش، «گلادیاتور»، موفق به پس رفتی عجیب شده و فیلمی بلک باستری ساخته!
نمره‌ی منتقدین بس است این فیلم را!
راسل کرو و دیگر هیچ
فیلم خیلی خوبی بود.راسل کرو هم مثل همیشه از جون مایه گذاشته.ارزش چند بار دیدن هم داره.
ارباب حلقه های ۱۲۳ - اخرین سامورایی
عاشق بازی راسلم
خداییش کارتونش خیلی قشنگ تر بود! حیف از راسل کرو!
دیدنیه