
داستان فیلم دربارهی جیک چمبرز یک جوان یازده سالهی ماجراجو و جستجوگر است که در حین این جستجوها سرنخی از یکی دیگر از ابعاد جهان به نام میدورلد را کشف میکند. پس از کشف این راز او وارد سفری به این بعد میشود. جایی که با شوالیهی تنهای مرزنشینی به نام رولاند دسچین برخورد میکند. شوالیه در پی رسیدن به برج تاریک است. جایی که در آخر دنیا واقع شده است. او میخواهد در فضازمان سفر کند و میدورلد را از انقراض نجات دهد. اما او در این مسیر با هیولاهای مختلف و ساحر شروری به نام والتر پدیک برخورد میکند و تا پایان این مسیر با مشکلات زیادی مواجه است...

در دوران اوج تبعیض نژادی در آفریقای جنوبی، نگهبان زندان سفیدپوست جوانی به نام "لئون لبوسچنج" در حین مستی با شلیک اسلحه باعث کشته شدن هفت مرد سیاهپوست میشود. او در اوج نا امیدی و ترس از اتهاماتی که جانش را تهدید میکند دست به دامن وکیلی انگلیسی میشود تا پروندهی او را به عهده بگیرد. وکیل سعی دارد ثابت کند اعمال لئون ناشی از آسیبهای روانی محیط کار بی ثبات وی بوده است...


داستانِ سریال به سال ۲۵ A.E (یک بیلیون سال بعد از بیگ بنگ) برمیگردد. زمانی که گروهی از فرشتگان رانده شده به رهبری رئیس فرشتگان جبرئیل، جنگی بر علیه نسل بشر راه می اندازند ولی در این میان میکائیل بر علیه سایر فرشتگان قیام میکند و با آن ها همکاری نمیکند و به کمک انسانها میرود. و در نهایت با سریالی حول محور جنگِ میان فرشتگان و انسانها طرف هستیم...