مرد انگلیسی دلزدهای در سال ۱۹۷۶ برای کار در مدرسهای واقع در آرژانتینِ دچار تفرقه راهی این کشور میشود. زندگی او زمانی دستخوش تحول میگردد که یک پنگوئن یتیم را از ساحل نجات میدهد.
چهار بازنشستهی پرشور اوقات خود را با حل کردن پروندههای قتل قدیمی برای سرگرمی میگذرانند، اما کارآگاهبازی آنها زمانی هیجانانگیز میشود که ناگهان با یک معمای جنایی واقعی روبرو میشوند.
داستان در قرن چهاردهم و در دوران امپراتوری مقدس روم روایت میشود، جایی که کشورهای اروپایی به شدت برای برتری با یکدیگر رقابت میکنند و اتریشیهای جاهطلب، که خواهان زمینهای بیشتری هستند، به سوئیس، کشوری آرام و روستایی، حمله میکنند.
نیکلاس وینتون که با نام مستعار "نیکی" شناخته میشد، یک کارگزار جوان بورس در لندن بود. او در ماههای قبل از جنگ جهانی دوم، جان بیش از ۶۰۰ کودک را از چکسلواکی تحت اشغال نازیها نجات داد...
وقتی سیا متوجه می شود که یکی از مامورانش اطلاعات درز کرده است که جان بیش از ۱۰۰ نفر را به همراه داشته است، هنری پلهام مامور کهنه کار مامور می شود تا با معشوق و همکار سابقش سلیا هریسون همکاری کند ...
روایت تیمی از ماموران اطلاعاتی بریتانیا که به دلیل اشتباهات پایان کارشان در یک بخش زباله MI۵ خدمت می کنند. به رهبری رهبر درخشان اما خشمگین آنها، جکسون لمب بدنام.