
آرنولد شوارتزنگر در این فیلم نقش رئیس یک گروه زبده از ماموران اداره مبارزه با مواد مخدر (DEA) را بازی میکند که ماموریت آنها مبارزه با مرگبارترین کارتلهای مواد مخدر در دنیاست؛ گروه با موفقیت به خانه امن یک کارتل حمله میکند و درست زمانی که آنها فکر میکنند همه چیز به خوبی انجام شده، ۱۰ عضو گروه به شکلی اسرارآمیز یکی پس از دیگری از پا درمیآیند و …

فرانک یک خلافکار و تبهکار آمریکایی است که تحت تعقیب پلیس بیل الملل قرار دارد. او برای در امان ماندن از دستگیری مرتبا تحت اسامی مختلف به کشورهای متفاوتی سفر می کند تا اینکه در سفر آخر خود با زنی به نام الیس آشنا می شود اما او بی خبر از این است که الیس مامور مخفی اینترپل است.

٥٠٠ سال قبل از كشف آمريكا توسط كريستف كلمب، زني بومي در ميان بقاياي يك كشتي در هم شكسته وايكينگ ها پسر بچه اي را پيدا مي كند. او تنها بازمانده از گروه وايكينگ هايي است كه به قصد غارت دهكده هاي بوميان آنجا از كشور خود عازم قاره ناشناخته بودند. زن به كودك نام شبح داده و او را بزرگ مي كند. تنها يادگار شبح از گذشته خود، شمشيري آهنين است. سلاحي كه هنوز در ميان بوميان شناخته شده نيست. پانزده سال بعد؛ شبح تبديل به جنجگويي نترس شده است. يك روز كه براي شكار از دهكده بيرون رفته، بار ديگر وايكينگ ها از راه رسيده و اهالي را قتل عام مي كنند.