داستان فیلم در مورد زی ملقب به "ملکه مرگ"، قاتلی بی‌رحم و مزدور است که شهرت او زبانزد خاص و عام است. اما زمانی که از به قتل رساندن زنی نابینا سر باز می‌زند، در گردابی از شکار و تعقیب گرفتار می‌شود. همکاران جنایتکارش برای انتقام به دنبال او هستند و یک کارآگاه مصمم نیز در پی دستگیری اوست.
این فیلم آغاز یک چندگانه فیلمهای وسترن در مورد اتفاقات پیش و بعد از جنگ داخلی امریکا در غرب وحشی می باشد...
در جریان فیلمبرداری یک فیلم ترسناک، رفتار نامتعارفی از سوی یک بازیگر آشفته مشاهده می‌شود. دختر این بازیگر که از او جدا شده، در شک و تردید است که آیا پدرش به دام اعتیاد گذشته خود افتاده یا اینکه اتفاقی شوم در حال وقوع است.
در دنیایی که اکسیژن کمیاب شده، یک مادر و دختر در ایست فلتبوش برای زنده ماندن تلاش می‌کنند. ناگهان، مزاحمانی به خانه آنها می‌آیند و مدعی می‌شوند که پدر گمشده‌شان را می‌شناسند. مادر و دختر برای محافظت از خود و یکدیگر، باید با هم متحد شوند.
یک سارق حرفه‌ای و دوست پسر سابقش برای سرقت ۱۰۰ میلیون دلار طلای آبشده که در یک هواپیمای مسافربری ۷۷۷ در حال حمل است، نقشه می‌ریزند و با هم همکاری می‌کنند.
در آینده ای نزدیک یک انسان‌نما از یک هکر جهانی دعوت می‌کند تا تمام محدودیت‌های مربوط به افکار و توانایی‌های او را حذف کند و یک هوش مصنوعی را راه‌اندازی کند. قیام و تعقیب حکومتی برای از بین بردن ظهور آگاهی ماشینی...
یک مامور سابق نیروهای ویژه به دنیای زیرزمینی جنایتکاران حمله می کند تا تنها پسرش را بگیرد...
در حالی که آواتار: راه آب بیش از یک دهه پس از رخدادهای فیلم نخست جریان دارد، این فیلم روایت داستان خانواده سالی، مشکلاتی که به دنبال آنها می‌آید، تلاش‌هایی که برای حفظ امنیت یکدیگر انجام می‌دهند، نبردهایی که برای زنده ماندن می‌جنگند و مصیبت‌هایی که متحمل می‌شوند، را آغاز می‌کند...
ایمان یک کارآگاه مؤمن هنگام تحقیق درباره قتلی وحشیانه که ظاهراً به خانواده محترم یوتا به سمت بنیادگرایی LDS و بی اعتمادی آنها به دولت مرتبط است، مورد آزمایش قرار می گیرد.