هنگامی که Druid getafix فراموش می کند که چگونه می تواند معجون جادویی را تهیه کند ، آستریکس و اوبلیکس باید از روستا دفاع کنند زیرا توطئه های سزار برای استفاده از یک قانون گالیک علیه آنها.
ادموند دانتس، فردی بیگناه که سالها به ناحق زندانی شده بود، پس از فرار از زندان، با تغییر چهره و هویت، به دنبال انتقام از کسانی است که زندگی او را تباه کردهاند.
آلن و ماری به خانه رویاهای خود در حومه شهر نقل مکان کردند. اما مشاور املاک به آنها هشدار می دهد که آنچه در زیرزمین است ممکن است زندگی آنها را برای همیشه تغییر دهد...
یک مرد معمولی با یک بازیگر جذاب ملاقات میکند که حتی از آنچه فکرش را میکرد نیز زیبا تر است. اما پس از آن سر و کله یک دختر مزاحم پیدا میشود که میخواهد زندگی او را تلخ کند...