

چهار برادر در کامارگ برای نجات زنبورداری خود به اسکورت زنان روی میآورند. خواهر کوچکشان که مدیر این "تجارت" است، آنها را راهنمایی میکند. آنها در این مسیر با چالشهای متعددی روبرو میشوند، اما چیزهای جدیدی درباره خود و دنیای اطرافشان یاد میگیرند و به مردانی امروزی تبدیل میشوند.

لیزا، قمار بازی است که عاشق کارت های قمارش است. رابرت، میلیونری خیرخواه است. مارک، پلیسی است که به سرنخ هایی از یک کسب و کار مخوف رسیده است. زاک، یک روانپزشک با سابقه درخشان است. ملودی، نوجوانی است که در حال مبارزه با اعتیادش به مواد مخدر است. دیانا، پرستاری است که بیماران تمام زندگی اش هستند. این ۶ نفر یکباره در سلولی واقع در یک مرکز تحقیقات بیدار می شوند، بدون اینکه بدانند چگونه و چرا به آنجا رفته اند. آیا توهم زده اند یا دیوانه شده اند؟ چیزی که بزودی مشخص می شود این است که آنها در آن مکان تنها نیستند و...