

سریال داستان مبارزه و بر سر قدرت ماندن است. داستان قانون شکنی و سر خم فرو نیاوردن در مقابل فانون و قانون گذار. داستان زندگی دویست ساله مردان و پسرانی که در دل تپه ها و بیشه زار های رشته کوه آپالاش سکونت دارند. قبیله ای همچون یک خانواده که اعضایش با هم اُخت گرفته و در نگه داشتن عهد و پیمان وفاداریشان استوارند و هر قومی بخواهد حد و مرزی را برای فارل ها مشخص کند، باید خود را برای نبردی حماسی با آنها آماده کند...

داستان فیلم درباره ی دو برادر با نامهای راسل ( کریستین بیل ) و رادنی ( کیسی افلک ) میباشد. از قضا بر اساس اتفاقاتی نا خواسته ، سرنوشت برادر بزرگتر راسل را به ناحق بر اساس رای دادگاهی ظالمانه ای به حبس در زندان وا میدارد و برادر کوچکتر باید برای اینکه بی گناهی برادر بزرگترش راسل را ثابت کند مجبور است به باندهای خلاف کار مافیایی شمال شرقی ملحق شود تا پرده از حقیقت بازداشت برادرش بر دارد و حقیقت را اثبات کند...

در تابستان سال ۱۹۷۹، گروهی از نوجوانان که در شهری کوچک مشغول تهیه یک فیلم هستند، یک سانحه قطار وحشتناک را مشاهده می کنند و خیلی زود در میابند که این ماجرا تصادفی نبوده است. طولی نمی کشد که اتفاقاتی عجیب در شهر رخ می دهد و بعضی افراد ناپدید می شوند. پلیس محلی شروع به تحقیق می کند تا حقیقت را بیابد، قافل از اینکه ماجرا وحشتناک تر از حد تصور آنهاست.

سالها قبل در یک شهر کوچک در شب ولنتاین ۲۲ نفر از مردم شهر توسط یک قاتل روانی کشته می شوند و برای سالها هیچ اثری از کسی که این قتل عام را انجام داده است به دست نمی آید . اکنون پس از سالها تام به همراه همسرش به شهر کوچک خود بر می گردند تا در روز ولنتاین دهمین سالگرد ازدواجشان را جشن بگیرند .اما با شروع دوباره ی قتل ها به نظر می رسد که قاتل بازگشته است.تام برای پیدا کردن این قاتل به جستجو می پردازد و سرنخ را در یک معدن متروکه می یابد…