

آئوبا سوموگی عاشق هم دبیرستانی اش ساکورا سو شد .هر دوی آنها علاقه مشترکی به موسیقی داشتند. رابطه آنها عمیق تر و عمیق تر شد، اما ناگهان ساکورا بدون اینکه دلیلی برای جدایی آنها بیاورد از او خداحافظی کرد و ناپدید شد. هشت سال بعد،اکنون آئوبا در توکیو است و به صورت پاره وقت در یک فروشگاه بزرگ موسیقی سی دی کار می کند و غرق موسیقی هایی است که دوست دارد ، یک روز، او به طور اتفاقی ساکورا را می بیند. او می خواهد با او صحبت کند، اما متوجه می شود که او تقریباً شنوایی خود را از دست داده است....

"می تاچیبانا" همیشه تنهاست و زندگی اش را هر روز با مسخره شدن توسط دوستانش پشت سر می گذارد! ولی یک روز به خاطر یک سوتفاهم با پسری به اسم یاماتو کوروساوا که محبوب ترین پسر مدرسه است، آشنا میشود و از آن روز "یاماتو" خودش را دوست "می" می داند و سعی میکند وقتش را با او بگذراند! تا جایی که "یاماتو" به خاطر حمایت از "می" او را می بوسد و...