داستان روزنامه نگاری که با داشتن اطلاعات بسیار زیاد به بررسی پرونده بلاگر معروف ایسنتاگرام " آنا دلووی" می پردازد. این بلاگر آلمانی تبار با حیله و عوام فریبی مبالغ هنگفتی را از اهالی نیویورک کلاهبرداری کرد.
عوامل نخبه بخش بین المللی FBI در حالی که به سراسر جهان سفر می کنند و مأموریت حفاظت از...
این فیلم داستان کشیشی به نام پدر برک را روایت می‌کند که دارای گذشتهی ناگوار و تاریکی هست. او برای بررسی علت مرگ مرموز یک راهبه به رومانی فرستاده می‌شود. اما…...
چهار دوست قدیمی پس از اینکه کتاب « پنجاه سایه خاکستری » را مطالعه می کنند، زندگی شان برای همیشه تغییر می کند و...
در آینده ای نزدیک پارکی فوق پیشرفته شبیه غرب وحشی طراحی شده است که ربات های انسان مانندی بنام "میزبان" در آن وجود دارد. این ربات ها همگی از قبل برای اهداف مشخصی برنامه ریزی شده اند. افراد ثروتمند که در این پارک با نام "مهمان" شناخته می شوند در ازای پرداخت پول میتوانند از امکانات و ربات های این پارک بازدید و استفاده کنند. همه چیز سال‌ها طبق برنامه پیش می رود و سرمایه گذاران این پارک تسلط کامل بر روی ربات ها دارند تا اینکه یک روز به دلیل نقص فنی در سیستم کنترل، ربات ها متوجه ماهیت واقعی خود شده و کم کم دست به شورش علیه سازندگان خود می زنند...
در طی ماموریت سفر به مریخ . فضانورد مارک واتنی به طوفان شدیدی بر میخورد که با خوش شانسی میتواند جان سالم بدر ببرد اما حالا با اندکی وسایل برای زنده ماندن او تنها داخل سرزمین مریخ است و باید راهی برای مخابره با زمین پیدا کند تا زنده بماند...
۹ سال پس از شیوع یک بیماری که باعث می شود انسان ها تبدیل به موجودی هار شوند، پارتیک، جک و لو، یک دختر ۹ ساله، جان سالم به در برده اند و در محلی پوشیده از برف زندگی می کنند. با این حال میان جک و لو یک تنفر خاصی وجود دارد که آنها را از یکدیگر جدا نگه می دارد. زمانی که دوباره سر و کله‌ی انسان های آلوده پیدا می شود، آن دو باید کینه هایشان را پشت سر بگذارند تا از کسی محافظت کنند که برایشان بیشتر از هرچیزی ارزش دارد...
تابستان فرا رسیده است و گریس از این موضوع بسیار خوشحال است زیرا او و دوستانش برنامه های جالبی برای این فصل در نظر دارند. اما گریس متوجه می شود که مادر او برنامه ای برای سفر به پاریس دارد و...
«احضار» یک فیلم هیجان انگیز درباره عشق، مرگ و تزلزل ذهن است. زمانی که همسر "دوگ" در یک سانحه رانندگی کُشته می شود، او به خانه رعیتی اش بازمی‌گردد تا با فقدان خود کنار آید. اما زمانی که به آنجا می رود متوجه می شود تنها نیامده است...