
مایک به نپال سفر میکند تا خاکستر برادر درگذشتهاش را بر فراز کوه اورست بپاشد. در طول سفر، او و راهنمای کوهستانش در یک اتوبوس توریستی به طور ناگهانی با گروهی از مزدوران مواجه میشوند. این درگیری غیرمنتظره آنها را ناچار میکند تا برای حفظ جان خود، امنیت مسافران اتوبوس و همچنین حفاظت از سرزمین بومی روستاییان محلی، وارد نبردی دشوار شوند.


داستان سریال مربوط به دختر زیبایی به اسم جین است که به صورت برهنه در میدان تایمز رها شده است. بدن وی پر از خالکوبی های مرموز و پیچیده است که توجه سایرین را به خود جلب میکند. جین هیچ چیز به خاطر نمی آورد از اینکه چطور این بلا سر او آمده و کار چه کسی بوده است. او نه تنها این حوادث را به یاد نمی آورد بلکه نمیداند چه کسی است و چه گذشته ای دارد. اما یک چیز قابل توجه در خالکوبی های او وجود دارد. در پشت گردن او نام کرت ولر مامور اف بی آی خالکوبی داده شده است. جین، بازرس ولر و سایر مامورین اف بی آی به سرعت در می یابند که هر نشانی که روی بدن جین قرار دارد یک سرنخ برای حل بحران هویت اوست و نشان میدهد که او چه کسی است...