یک گروه از سارقان بانک پس از یک سرقت در شب کریسمس، در یک متل پناه می‌گیرند، غافل از اینکه خطرناک‌ترین موجود این شب سرد کریسمس، خودشان نیستند.
داستان از یک ماجراجویی حماسی حکایت می‌کند که در آن، دایانا و تایریون، دو قهرمان بی‌باک، برای نجات پادشاهی و شکست دادن لرد رولند شرور، با هم متحد می‌شوند.
در شب تولد الکس، یک قاتل ماسک‌دار، جشن تولد او را به کابوسی خونین تبدیل می‌کند.
آلیشیا گلار (تیا موری) یک مربی مدرسه آشپزی است که هم آرزوهای شغلی واقعی و هم زندگی شخصی خود را در معرض خطر قرار داده است. اما در این فصل تعطیلات، سرنوشت با او است. او برای شرکت در مسابقه سالانه Kringle Cook-Off دعوت می شود و یک راز خانوادگی را می آموزد که می تواند همه چیز را تغییر دهد و استراحت بزرگی باشد که او برای تبدیل شدن به یک سرآشپز محترم نیاز دارد.
یک مامور سی آی اِی که در آستانه بازنشستگی است، یک راز خانوادگی را کشف می‌کند و مجبور می شود برای آخرین ماموریت، دوباره وارد میدان شود...
وقتی رئیس خانواده جنایتکار توسط خانواده رقیب کشته می شود، پسرش گرنت عهد می کند که انتقام بگیرد. همانطور که غم و اندوه او به خشونت تبدیل می شود، بهترین دوستش ری، یک مامور فدرال، هر کاری که می تواند انجام می دهد تا گرنت را از انجام کاری که پشیمان شود، باز دارد...
خانواده ای به مزرعه ای در زادگاه مادری نقل مکان می کنند. یکی از بچه ها روشن بین است و به همراه خواهرش شروع به کشف رازهایی می کنند که در مزرعه اتفاق افتاده است...
به نظر می رسد زوج جوانی که در بزرگراه حرکت می کنند، پس از شکار کسی که قصد دارد آنها را در جاده نگه دارد، نمی توانند از جاده خارج شوند...
رابرت یک مامور بازنشسته سیا است که در آرامش در یک استراحتگاه مخفی در جنگل زندگی می کند. یک روز، پسر ش برای ملاقات به اردوگاه می‌رود - اما دشمن قدیمی رابرت، بالزاری، او را دنبال می‌کند. در حالی که بالزاری و تیمش یک حمله همه جانبه را آغاز می کنند، پدر و پسر به پناهگاهی با فناوری پیشرفته که دیوارهای فولادی و سلاح های پیشرفته دارد عقب نشینی می کنند...