

داستان سریال دربارهی زندگی مرد جوانی به نام شان مورفی است که در شهر کوچکی زندگی میکند. او که مبتلا به سندروم ساوانت اوتیسمی میباشد ، یک رزیدنت بخش اطفال است که با توجه به ناتوانی پیشرفتهاش ، علیرغم اینکه یک رزیدنت نابغه به شمار میرود و با مهارت به درمان اطفال میپردازد ، در زندگی دچار مشکلاتی مانند برقراری ارتباط اجتماعی میباشد. او برای اینکه بتواند یک جراح کودکان شود با تلاش خود و با کمک دوستانش بر ناتوانیهای خویش غلبه میکند و موانع را کنار میزند...


داستان ۵ جوان که به تازگی وارد اداره پلیس میشن و قدیمی ها فعلا باهاشون خوب نیستن و هر کدوم وارد یه بخش میشن یکی ارادی ، یکی گشت و … .داستان هر قسمت هم تقریبا از چند تا داستان تشکیل شده هم تو خیابون هم تو اداره و آخرش یه جورایی هر داستان تموم میشه و شخصیت ها داستان هاشون یا بهم میرسه یا نه …