
«جورج بیلی» که در روز کریسمس قصد خودکشی دارد، توسط یک فرشته نجات داده میشود و آن فرشته به او نشان میدهد كه زندگی اطرافیانش بدون وجود بیلی چقدر بی رمق و یكنواخت میشده است. این طوری است كه در همان روز و شب كریسمس، جورج كه بواسطه مشكلات مالی حاصل از ورشكستگی به فكر خودكشی افتاده است، باردیگر به انسانها دل میبندد و به زندگی بر میگردد...

شریدان وایتساید در راه رفتن به خانه یک خانواده برجسته در اوهایو بر روی یخ لیز خورده و به زمین می افتد.دکتر به دلیل شکستگی پا او را محدود می کند.او شروع به مداخله در کار همه اعضای خانه می کند اما متوجه می شود که پایش هیچ مشکلی ندارد.او به پزشکش روشه می دهد اما صاحب خانه متوجه حقیقت می شود و...

آرتور یک فرد معمولی با زندگی بسیار ساده و کسل کننده است. اما این وضعیت روزی تغییر میکند که او را با یک قاتل تبهکار بنام منیون اشتباه میگیرند و دستگیر میکنند. شباهت آرتور به قاتل به قدری زیاد است که پلیس به او یک کارت شناسایی مخصوص میدهد. اکنون قاتل به فکر دزدیدن آن کارت شناسایی است تا بتواند آزادانه زندگی کند...