
بلاروس، نزديک مرز لهستان، سال ۱۹۴۳. پسر نوجواني به نام «فلوريا» (کرافچنکو) تفنگي را از زير خاک بيرون مي آورد تا به پارتيزان هايي که، به رهبري «کوساچ»، در جنگل مخفي شده اند، بپيوندد. نيروهاي نازي به منطقه يورش مي برند و پارتيزان ها عقب مي کشند تا خود را براي يک ضد حمله آماده مي کنند.

«زليگ» (آلن) چهره ي جنجال برانگيز دوره ي بحران اقتصادي آمريکاست که قابليتش براي همسان شدن با هر کسي که در جوارش قرار مي گيرد، دنيا را مبهوت مي کند. قابليتي که ناشي از ميل او به پذيرفته شدن در جامعه است، ميل به حل شدن در ميان جمع، ميلي که باعث مي شود او مثل آفتاب پرست تغيير ظاهر دهد...

سال ۱۹۴۳،جبهه های روسیه."رولف استینر" پس از یک ماموریت موفق دیگر به مقام گروهبانی ترفیع پیدا می کند.در همین حین "کاپیتان استرانسکی" به رهبر جدید گروه او منصوب می شود.پس از نبرد خونین گروه او به رهبری "ستوان میر" شجاع . کشته شدن او،"استرانسکی" ترسو ادعا می کند او گروه را رهبری کرده و به دلیل شجاعت صلیب آهنی دریافت می کند اما...