

یک شب، عموی یینا که برایش نقش پدر، مادر و دوست را داشت، کشته شد. یینا تنها شاهد ماجرا بود، اما هانسِم او را بهعنوان قاتل مشکوک دانست. ده سال بعد، یینا بهعنوان روانشناس جنایی مشغول به کار است و شش سال است که در تیم تحلیل جنایی پلیس سئول فعالیت میکند. او معمولاً اولین نفری است که انگیزه جرم را از صحنه قتل تشخیص میدهد. حالا یینا با هانسِم، که همچنان معتقد است او قاتل عمویش بوده، ملاقات میکند. آنها با همکاری یکدیگر در پی کشف حقیقت این قتل هستند.


چا مو سیک یک بار کازینو را اداره می کند، اما به دلیل سرکوب خدمات مالیاتی ملی به فیلیپین فرار کرد. او یک کسب و کار کازینویی تمام عیار راه اندازی می کند و برای به دست آوردن محافل سیاسی و تجاری در فیلیپین استراتژی دارد. با این حال، او به طور ناگهانی به عنوان مظنون مرگ مین سوک جون معرفی می شود و اوه سونگ هون از میز کره ای او را ردیابی می کند. خیانت در حضور پول بیداد می کند. آخرین کسی که می ایستد چه کسی خواهد بود؟


داستان سریال درباره هشت غریبه در سرتاسر دنیاست که به طور ناگهانی از لحاظ احساسی و ذهنی به یکدیگر متصل میشوند و میتوانند یکدیگر را ببینند، بشنوند و احساس کنند، انگار که پیش هم هستند! این هشت نفر که توسط سازمانی تحت تعقیب میباشند، باید به سرعت خود را با این توانایی جدید تطبیق داده و همچنین دریابند که تمام اینها چه معنایی برای آینده بشریت خواهند داشت.