

داستان پس از وقایع «پلنگ سیاه: واکاندا برای همیشه»، زمانی اتفاق میافتد که ریری ویلیامز - یک مخترع جوان و نابغه که مصمم است نام خود را در جهان ثبت کند - به زادگاهش شیکاگو بازمیگردد و فناوری در مقابل جادو قرار میگیرد. رویکرد منحصر به فرد او در ساخت زرههای آهنی درخشان است، اما در مسیر جاهطلبیهایش، خود را درگیر پارکر رابینز مرموز اما جذاب، معروف به «هود» میبیند.

این سریال اقتباسی هست از مجموعه کتاب آلدوس هاکسلی به نام "دنیای قشنگ نو". داستان در آینده روایت میشود، زمانی که ارزش ها و همه رفتارهای انسانی از بین رفته و قوانین جدید و سبکی جدید از زندگی جایگزین شده است، انسان ها به صورت مصنوعی و در کارخانه تولید میشوند و به چهار دسته: آلفاها، بتاها، گاماها و اپسیلونها تقسیم شده اند و...

بازیگری بلندپرواز و با ایمانی به نام مارلا از شهر کوچکش به هالیوود میاید تا برای هاوارد هوگز" میلیارد بدنام کار کند. اما به دام عشق رانندهی شخصیاش "فرانک فوربز" می افتد و این امر نه تنها اعتقاداتش را به چالش میکشد، بلکه برخلاف قانون هوگز مبنی بر رابطه نداشتن کارکنان با یکدیگر است...








