
داستان درباره یک خرس قهوهای به نام بوگ است که اهلی شده و برای یک محیط بان کار میکند او با یک گوزن به نام الیوت آشنا شده و همین گوزن زندگی متمدن او را به هم می ریزد طوری که محیطبان مجبور میشود هر دوی آنها را به جنگل بازگرداند و آنها در تلاشی کورکورانه هستند تا از این جنگل فرار کرده و به شهر بازگدند در این میان یک شکارچی به دنبال آنهاست اما آنها با نقشه و با کمک یکدیگر تمام شکارچیان فراری میدهند اما به جنگل عادت کرده و دیگر به شهر باز نمیگردند...

کلمن سیلک (آنتونی هاپکینز) استاد موفق یک دانشگاه مطرح است. او سال هاست که زیر سایه یک دروغ بزرگ زندگی می کند. سیلک ظاهرا سفید پوست به نظر می رسد، ولی در واقع او سیاه پوست دورگه ای است که برای موفقیت در کار و جامعه هویت اصلی خود را پنهان کرده است. اما اتفاقی تمام اعتبار و سابقه او را از بین می برد، و مسیر زندگی او را کاملا تغییر می دهد. توهین او به چند دانشجو در سر کلاس درس، تمام اعتبار او را زیر سوال می برد. مدیران دانشگاه گفته های سیلک را ناشی از طرز فکر نژادپرستانه او تلقی می کنند، و نهایتا تصمیم به اخراج او از دانشگاه می گیرند. سیلک پس از اخراجش با زن جوانی به نام فونیا فرلی (نیکول کیدمن) آشنا می شود...