

رودو (Rudo) تو محلههای پایین یه شهر شناور زندگی میکنه، جایی که فقیرا زیر سایهی پولدارایی که زندگی لوکس دارن، گدایی میکنن و زبالههاشونو فقط میریزن تو پرتگاه. ولی یه روز، رودو رو به دروغ متهم به قتل میکنن و این اتهام ناعادلانه باعث میشه یه مجازات وحشتناک بهش بدن: تبعید به بیرون از شهر، همراه با زبالهها. اون پایین، رو سطح زمین، زبالههای آدما یه عالمه هیولای وحشی درست کرده. اگه رودو بخواد حقیقت رو بفهمه و از کسایی که پرتش کردن تو این جهنم انتقام بگیره، باید قدرت جدیدشو کنترل کنه و با هیولاهای غولپیکر زبالهای تو گودال روبهرو بشه.


در دنیایی که پادشاه دیوها مرده است، گروهی از نیمهخدایان که قادر به شکست او هستند، دنیا را به ارث بردهاند. یک شمشیرباز استاد که میتواند با یک نگاه دریابد چطور حریفش را شکست دهد. یک نیزهدار تندرو که میتواند دیوار صوتی را بشکند. یک دزد اژدهاپر که با سه اسلحه افسانهای همزمان میجنگد. یک جادوگر همهتوان که میتواند افکار را به واقعیت تبدیل کند. یک فرشته آدمکش که مرگ آنی میآورد. این قهرمانان برای کسب عنوان "قهرمان واقعی"، هرکدام به دنبال چالشهایی علیه دشمنان سرسخت میروند و میان خود برخورد ایجاد میکنند. نبرد برای تعیین قدرتمندترین میان قدرتمندان آغاز میشود.


پس از شکست پادشاه شیطان، مسابقاتی برای انتخاب جانشین او برگزار میشود. هلک، قهرمان انسان، در صدر مسابقات قرار دارد. برخی از شیاطین از این ایده که یک انسان جانشین بعدی پادشاه شیطان شود، خوشحال نیستند، به خصوص وِرمِلیوِ قرمز. او برای محافظت از شیاطین و اثبات دشمنی هلک با آنها، حتی حاضر است در مسابقه تقلب کند.

لیزا لونا یک بیگانه است که می خواهد با اولین نگاهش زمین را نابود کند. اما این سیاره چیزهای خوب زیادی دارد و حیف است که آن را بررسی نکند. بنابراین، زمین از نابودی در امان می ماند و بیگانه شروع به پرسه زدن در اطراف مکان ها می کند. به زودی، لیزا به یک کافه گربه سر میزند، جایی که با موجوداتی روبرو میشود که فراتر از درک او هستند.


گابیمارو که در طی یک ماموریت ترور دستگیر میشود، محکوم به اعدام میشود، اما به نظر میرسد هیچ چیز او را به خاطر بدن مافوق بشرش نمیکشد. جلاد یامادا آسائمون ساگیری با این باور که عشقش به همسرش ناخودآگاه او را زنده نگه میدارد، به او این فرصت را میدهد که اگر اکسیر زندگی را در شینسنکیو، قلمروی افسانهای که اخیراً در جنوب غربی پادشاهی ریوکیو کشف شده است، توسط شوگونات عفو شود. . پس از از دست دادن پنج تیم اعزامی اعزامی به جزیره، این بار شوگونات گروهی از محکومان اعدام را می فرستد. به هر یک از محکومان یک جلاد یامادا آسائمون داده می شود که باید با او بازگردند تا عفو دریافت کنند.