عده ای پیاده نظام که بیشترشان را سیاه پوستان تشکیل می دهند ، از جنگ اسپانیا و آمریکا با مقدار زیادی طلا باز می گردند.آنها به غرب سفر می کنند جائی که سردسته آنها در جستجوی مردی است که پدر او را بدون مجازات اعدام کرده است...
«سال» (آيلو) صاحب ايتاليايي-امريکايي يک پيتزافروشي در بخش سياه پوست نشين بروکلين است. در يک روز گرم، درگيري لفظي «سال» با يکي از سياه پوست هاي آشناي محلي به نام «باگين اوت» (اسپوزيتو)، منجر به شلوغي ودرگيري در محله مي شود.
فیلم داستان رسوایی "بلک ساکس" را روایت می کند. تیم "واست ساکس" شیکاگو که دستمزد کمی را دریافت می کرد، در ازای دریافت رشوه می پذیرد مسابقات جهانی سال ۱۹۱۹ را واگذار کند...
سايگون، سال ۱۹۶۵. «ايدريان کرونوئر» (ويلياميز)، درجه دار نيروي هوايي، به عنوان مجري برنامه ي صبح در شبکه ي محلي راديويي نيروهاي مسلح، به ويتنام مي رود و خيلي زود (به جاي اطلاعيه هاي ارتش و موسيقي «مانتوواني») راک اندرول، طنزهاي قبيح و تقليد صداهاي مسخره اي را پخش مي کند...
«روبرتا گلس» (آرکت)، زن بيست و هشت ساله اي است که با شوهر بي تفاوتش، «گري» (بلوم)، زندگي کسالت باري دارد. او از طريق آگهي هاي دوست يابي روزنامه ها، مي کوشد راه خلاصي براي خود پيدا کند و جذب يک سري آگهي مي شود که نويسنده شان در پي دختري به نام «سوزان» (مادونا) است...