
داستان فیلم در زمان آینده در شهر لس آنجلس اتفاق می افتد. تئودور « خواکین فونیکس » مرد میانسالی است که شغلش نوشتن نامه های عاشقانه از طرف افراد متقاضی به نامزدشان است. تئودور نامه های عاشقانه را به خوبی نگارش میکند ، گویی که عاشق ترین فرد روی زمین است. اما وی در زندگی شخصی خودش چندان موفق نیست...

«جان مارتلو» ( جوزف گوردن-لویت ) همه چیز در زندگی اش بر وقف مرادش است: آپارتمان، اتومبیل، خانواده، و البته زن های زیبا. با این حال او از شرایط ناراضی است و به دنبال لذت بیشتری در روابط جنسی اش می گردد. از این رو جان با دو زن متفاوت آشنا شده و بواسطه رابطه اش با آن دو درس های بزرگی در مورد زندگی و عشق می گیرد...

«نیک فیوری» مدیر سازمان بین المللی S.H.I.E.L.D است که وظیفه این سازمان برقراری آرامش در جهان می باشد. زمانی که فیوری درمیابد که امنیت زمین توسط «لوکی» مورد تهدید قرار گرفته است، به کمک ابرقهرمانانی چون «مرد آهنی»، «هالک شگفت انگیز»، «تور»، «کاپیتان آمریکا»، و «بیوهی سیاه» با او مقابله می کنند، تا جهان را از فاجعه ای بزرگ نجات دهند...

جایزه گلدن گلوب (گوی زرین) نام مجموعه جوایزی است که هرساله در ایالات متحده آمریکا توسط اتحادیه مطبوعات خارجی هالیوود به بهترین تولیدات سینمایی و تلویزیونی اهدا میگردد. این جایزه نخستین بار در سال ۱۹۴۴ به فیلمهای تولیدی و محصولات تلویزیونی تعلق گرفت. مهمترین جایزه آکادمی با نام «بهترین فیلم» یکی از مهمترین رقابتهای فیلمسازان محسوب میشود. همچنین جایزه «یک عمر فعالیت هنری» یکی از مهمترین جوایز گلدن گلوب است که هر سال به یکی از بزرگان عرصه سینما و تلویزیون آمریکا داده میشود. گفتنی است که این جایزه به فیلم یا برنامه تلویزیونی خاصی تعلق نمیگیرد و تنها برای یک عمر فعالیت هنری بزرگان سینما و تلویزیون آمریکا اهدا میشود.

مخترع میلیاردر، «تونی استارک» که اکنون تمام دنیا از زندگی دوگانه او بعنوان «مرد آهنی» خبر دارند، از طرف دولت تحت فشار قرار می گیرد تا تکنلوژی ای که بدست آورده را به ارتش بدهد. استارک که نمی خواهد به این راحتی اختراعش را در اختیار دیگران بگذارد، تصمیم می گیرد به همراه دوستانش در مقابل دشمنانی قدرتمند بایستد.