«اسکارلت جوهانسون» در این فیلم نقش یک موجود فضایی را بازی میکند که میتواند از لحاظ جنسی مردان را به ورطهی نابودی بکشاند. اما کم کم برایش سوال پیش میآید که چرا این رابطهها را از لحاظ عاطفی و انسان وارانه ای ادامه ندهد...
«اسکارلت جوهانسون» در این فیلم نقش یک موجود فضایی را بازی میکند که میتواند از لحاظ جنسی مردان را به ورطهی نابودی بکشاند. اما کم کم برایش سوال پیش میآید که چرا این رابطهها را از لحاظ عاطفی و انسان وارانه ای ادامه ندهد...
تمام ژانر های مربوط به این اثر:
تمام ژانر های مربوط به این اثر:
دیدگاه کاربران نمایش تمام دیدگاه ها
دیدگاه خود را با سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
توضیحاتِ قلمبه سلمبه نمیدم راجع به فیلم !
فیلمِ خیلی غول و شاخی نیست ! ولی فیلمِ ضعیفی هم نیست . من ازش خوشم اومد .
ولی این فیلم رو به همه ی دوستان پیشنهاد میکنم , به دلیلِ اینکه اسکارلت توش غوغا میکنه :D :D از اون فیلماس که هی باید Pause بزنی :D :D
نمره ی من به این فیلم ۷ از ۱۰ .
حشریت بدبختی بشریت مفهوم فیلن
زیر پوست می تواند وحشت زیر پوستی به شما تزریق کند:
زیر پوست به حق فیلم خوش رنگ و لعابیست. از بازی بازیگر تا کارگردانی عالی گلیزر همه به نحو احسن در کنار هم قرار گرفته اند. موسیقی به تک فقط با شنیدنش می تواند بار فضای مرموز و دارک را به خوبی با خود به دوش بکشد.
فیلم با ورود یک زن و مرد از فضایی دیگر به زمین, مانند آدم و حوا را به تصویر می کشد اما وظیفه این زوج, نابودی انسان هاست. زن با بازی اسکارلت جوهانسون را که من اغواگر می نامم, بدون هیچ حسی وظیفه دارد تا با حیله گری حتی بدون هیچ آشنایی یا ارتباط زبانی, مردان را در دام خود بیافکند و آن ها را در شهوت, غرق کند.
در قسمتی ما در ساحل خانواده ای را می بینیم که مادر متوجه می شود سگش دارد در دریا غرق می شود سپس شنا می کند و می خواهد او را نجات بدهد, پدر به آب می زند و سعی می کند مادر را نجات بدهد, شناگری بر اساس انسانیت که با اغواگر شاهد ماجراست پدر را از خطر غرق شدن نجات می دهد اما پدر باز به دریا می رود و همراه مادر و سگ در دریا غرق می شود...
مادر بخاطر سگ و پدر بخاطر مادر خود را به کشتن می دهند و در اینجا پسر که روی ساحل تنها مانده و گریه اش گوش فلک را کر می کند, کمترین ارزش را دارد, پس انسان هایی که تو این وضعیت بزرگ می شوند, بیخود نیست دست به گربیان شهوت می شوند. در آخراغواگر که هیچ احساسی برای این فضای دراماتیک خرج نمی دهد, سنگی بر سر شناگر بی حال می زند و او را با خود می برد و بچه را تنها می گذارد. اما صدای گریه کودک که در سکانس بعدی به خوبی تدوین می شود, چک کشی است بر سر اغواگر که به خود بیاید...
این به خود آمدن با دیدن زندگی های انسان ها و در اجتماع قرار گرفتن قوی تر می شود تا اینکه اغواگر ترجیح می دهد بجای انسان های شهوتی با یک بیمار پوستی که هیچ زیبایی ای ندارد جز انسانیت و دستان زیبا, بگردد و حتی برای او کاملا عریان شود و او را از خطر مرگ نجات می دهد. این تکامل تا جایی پیدا می شود که حوا داستان از آدم (مرد فضایی) فرار می کند و سعی می کند به مرز انسانیت نزدیک تر شود او حتی سعی می کند مانند انسان ها غذا بخورد و حتی عاشق شود اما بخاطر اصلش, در هر دو شکست می خورد و در آخر اسیر همان شهوت شده و بخاطر آن دود می شود و به هوا صعود می کند.
یک قسمتی از فیلم که نظرم رو جلب کرد, مصاحبه اغواگر با مردم آن شهر بود که به صورت رئال فیلمبرداری شده بود و در بین صحنه های سورئال می درخشید و واقعا که چه پارادوکس زیبایی بود!
از حق نگذریم, ریتم فیلم بسیار کند و فیلم عوام گریزی است به همین دلیل مخاطبین خاص خودش را به دنبال دارد.
سخن آخر:
اگر توانایی دیدن دو ساعت ریتم کند اما همراه با زیبایی های بصری و داستان بخصوص را دارید بدون شک زیر پوست می تواند گزینه خوبی باشد.
امیدوارم یه ورژن دیگه از این فیلم ساخته بشه و به جای اسکارلت، اما واتسون بازی کنه!!!
شروع خوبی دارد ولی خود فیلم در همان مایع غلیظ سیاه رنگ که آفریده گیر میکند و نه در سطح و نه در عمق کاری از پیش نمیبرد ، پس نه داستانی تعریف میکند و نه میتواند مضمونش رو بیان کند و به همین دلیل هم حوصله سر بر است و هم بی فایده.
خلاصه اینکه فیلم متوسط متمایل به بدی است که یک بار دیدنش با اصلاً ندیدنش زیاد توفیر نمیکند ، ولی دوباره دیدنش از دایره یِ امکان خارج است.
پیام اصلی فیلم این بود که حشریت، بشریّت رو فنا میکنه :)))
فیلم میتونست بهتر ساخته شه تا پیامی که کارگردان میخواست به مخاطب برسونه رو راحت تر برسونه.
و کلا کارگردان میخواست لخت اسکارلت رو ببینه و فیلم بهونه بود.:-))
جدا از شوخی فیلم خوبی بود و نمیشه گفت خیلی بود بود و به قول یکی از دوستان درک این فیلم شعور خیلی بالایی میخواد...
«زیر پوست» در نزد مخاطبان چندان مورد استقبال قرار نگرفت، اما تقریبا در تمام فهرست‌های بهترین فیلم‌های سال‌های اخیر منتقدان اسمی از آن دیده می‌شود. جاناتان گلیزر برای ساخت این شاهکار از کتابِ مایکل فیبر نه به عنوان منبع اصلی فیلمش، بلکه فقط به عنوان نقطه‌ی شروعی برای خلق این تجربه‌ی هولناک و منحصربه‌فرد استفاده کرده است. در «زیر پوست» اسکارلت جوهانسون نقشِ بیگانه‌‌ای را بازی می‌کند که در خیابان‌های اسکاتلند چرخ می‌زند و مردها را برای فرستادن به سیاره‌ی خودش سوار ماشینش می‌کند. اولین نکته‌ی فیلم این است که این مردها نه تنها بازیگر نیستند، بلکه روحشان هم خبر ندارد که این اسکارت جوهانسون است که به‌شان پیشنهاد سواری می‌دهند و البته واکنش‌شان هم با دوربین مخفی در حال ضبط شدن است. گلیزر با این تصمیم واکنش‌های واقعی قربانیانِ جوهانسون را ضبط می‌کند. «زیر پوست» اتمسفر خفه‌کننده‌ای دارد که در این زمینه بین بهترین‌های تاریخ سینما قرار می‌گیرد و بدون سکانس‌های جنون‌آمیز هم نیست. برای نمونه باید به سکانس رها کردن آن بچه در کنار دریا اشاره کنم. موسیقی شگفت‌‌انگیز میکا لِوی هم که جهنم را روی سرتان خراب می‌کند. یک فیلم حقیقا وحشتناک اما در عین حال انسانی.
نویسنده:رضا حاج‌محمدی
این فیلم بهترینه بهترین