
"پير پائولو پازولينی" انديشمند مارکسيست پرحرف و فيلم سازی با استعدادی نادر و تابو شکن بود. او مردی بود که اصرار داشت «رسواسازی حق و رسوا شدن لذت است». "ابل فرارا" بدون شک اين ايتاليایی را به چشم خويشاوند معنوی خود نگاه می کند و درام شوخ و شنگ و محترمانه اش ۲۴ ساعت پايانی زندگی پازولينی، تا زمانی که در قرار ملاقات سرنوشت سازش در حومه رُم حاضر می شود، را به تصوير می کشد...

این فیلم در شهر رمانتیک رم، داستان در هم پیچیده ی چند شخصیت متفاوت را به تصویر می کشد. کارگری که به تازگی تبدیل به یک شخص مشهور شده، یک معمار که به خیابانی که در آنجا دوران دانشجویی اش را می گذرانده باز گشته است، یک زوج جوان که در حال گذراندن ماه عسل شان هستند، و یک کارگردان اپرا که نا امیدانه به دنبال خواننده های با استعداد می گردد...

این فیلم ۴ بخش پخش میشود که چهار زندگی مختلف را با تمام مشکلاتشان مورد تحلیل قرار میدهد در اپیزود اول فردی به نام نیکلا در تصادفی فلج میشود که در نتیجه مجبور به رفتن پیش فیزیوتراپی به نام لوسیا میشود و عاشق وی شده و … . در داستان دوم فرانکو و مانوئلا زوج جوانی هستند که بدلیل اینکه بچه دار نمیشوند به پزشکی در بارسلونا مراجعه کرده و داستانهای مختلفی را بوجود می آورند و … . در داستان سوم فیلیپو و فاسکو دو همجنس ب-ا-ز هستند که تصمیم به ازدواج میگیرند ولی … . در داستان چهارم فردی به نام ارنستو که یک گارسون در رستوران بزرگ محسوب میشود عاشق کمک سر آشپز انجا میشود ولی …