
«جان پاپاس» (پاچينو)، شهردار محبوب نيويورک، خود را نامزد انتخابات رياست جمهوري مي کند. اما هنگامي که طي ماجرايي يک کارآگاه پليس، يک گنگستر و يک پسر بچه ي شش ساله ي بي گناه کشته مي شوند، زير فشار افکار عمومي قرار مي گيرد. «پاپاس» از معاونش «کوين» (کيوساک) مي خواهد قضايا را دنبال و حل کند...

«چيلي پالمر» (تراولتا) براي مافيا کار مي کند و کارش هم گرفتن باج از اين و آن و تحويل دادن آن به رئيسش است. اين روزها نيز سعي دارد طلبي را از «هري زيم» (هاکمن)، تهيه کننده ي هاليوودي بگيرد که تهيه کننده ي فيلم هاي ترسناک کم هزينه است. اما «چيلي» تا حدي از «هري» خوشش مي آيد و از محبوبه اش «کارن» (روسو) که پيش تر او را در فيلم هاي رده ي «ب» هيولايي ديده، بيش تر.

میچ رابینز، صاحب یک ایستگاه رادیوئی، که مدتهاست درباره ̎کرلی، رئیس یک کاروان وسترن، کابوسی میبیند، قصد دارد چهلمین سالگرد تولدش را در منزل با همسرش جشن بگیرد. اما برادرش، گلن و دوستش، فیل سرزده مزاحم میشوند. میچ در کلاه کرلی، نقشهای مییابد که ظاهراً نقشهٔ یک گنج در وسط بیابانهاست...