

اولین روز شوکو کومی در دبیرستان معتبر ایتان است و او همی الانش هم به مقام مادونای مدرسه رسیده. او با موهای سیاه بلند و ظاهری برازنده توجه هرکسی را که به او برخورد کند؛ جلب میکند. فقط یک مشکل وجود دارد - با وجود محبوبیتش، شوکو در ارتباط برقرار کردن با دیگران افتضاح است. هیتوهیتو تادانو دانشآموزی متوسط در این دبیرستان است. با شعار زندگی خود موقعیت را درک کن و اطمینان حاصل کن که از دردسر دور باشی ، به سرعت متوجه شد که نشستن در کنار شوکو او را به دشمن همه در کلاس خود تبدیل میکند یک روز، به طور تصادفی، هیتوهیتو با صدای میو گفتنِ شوکو از خواب بیدار میشود. او میگوید چیزی نشنیده است و باعث فرار شوکو میشود. اما قبل از فرار، هیتوهیتو تصور میکند که شوکو قادر نیست به راحتی با دیگران صحبت کند - در واقع، او هیچوقت نتوانسته یک دوست پیدا کند. هیتوهیتو تصمیم میگیرد به شوکو کمک کند صد دوست پیدا کند تا بتواند بر اختلال ارتباطی خود غلبه کند.


داستان این انیمه در مورد پسر جوانی به اسم یوجی ایتادوری است که به خاطر نجات جان دوست خود ، انگشت یک دیو شیطانی ، که دارای طلسمی منحوس است را بلعیده و به این ترتیب نفرین وارد روح او میشود. اکنون او برای اینکه بتواند این نفرین را از بدن خود خارج کند به باشگاه مخفی جادوگری پیوسته و…


به دلیل افسانه ای که توسط Tatsuya Uesugi به جا مانده است، دبیرستان آکادمی Meisei به خاطر تیم قوی بیسبال خود مشهور بود. اما با گذشت ۲۶ سال از افتخارات آنها، این تیم نتوانست رکورد خود را حفظ کند و از آن زمان شهرت خود را از دست داده است. دو برادر ناتنی، سوئیچیرو و توما تاچیبانا، با هدف احیای تیم بیسبال آکادمی میسی که زمانی قدرتمند بود و وارد مسابقات قهرمانی ملی بیسبال دبیرستان می شوند. سوئیچیرو و توما سال دوم مدرسه راهنمایی آکادمی میسی هستند. هر دو پسر بازیکنان بیسبال با استعدادی هستند. سوئیچیرو مهارت بسیار خوبی را به عنوان شکارچی و خمیر از خود نشان داده است. توما با وجود داشتن مهارت خارقالعاده در پرتاب، به دلیل خاصی دیگر زمین بازی نمیکند. هنگامی که این دو وارد دبیرستان می شوند، آنها به عنوان یک باتری جفت می شوند و قصد دارند وارد مسابقات قهرمانی بیسبال دبیرستان ملی شوند!


داستان در مورد اعضاي واحد شماره ۱ بخش تحقيقات جنايي از اداره ي امنيت عمومي و ماموريت هاي آنهاست. داستان زنان و مرداني که صرفنظر از تعبير شخصي خودشون از عدالت و قضاوت، انتخاب ديگه اي ندارند جز اينکه در اين سيستم کار کنند. اما عدالت حقيقي، چه چيزيه که اين افراد در نهايت بهش دست پيدا مي کنند؟