وایولت پس از فوت والدینش، یک تک‌شاخ در جنگل نزدیک خانه‌ی اقوامش پیدا می‌کند و برای محافظت از جنگل در برابر سوداگران زمین، وارد عمل می‌شود.
یورکشایر، ۱۸۹۸. یک زن داغدار و فرزندش به خانه خالی شوهر سابقش که اخیراً مرده پیدا شده است، بازمی گردند، اما متوجه می شوند که در خانه تنها نیستند.
نامادری و خواهران ناتنی سیندرلا با رفتارهای ظالمانه خود، او را به ستوه می‌آورند. سیندرلا که دیگر تاب این آزارها را ندارد، با کمک جادوی پری‌وارسه، انتقام سختی از آنها می‌گیرد.
وینی پو و دوستانش از تاریکی به ستوه آمده و به شهر اشداون حمله می‌کنند و در این میان مرتکب جنایات هولناکی می‌شوند.
گروهی فرستاده می شوند تا بفهمند چه اتفاقی برای یک کشتی گمشده اخیر افتاده است. فقط برای کشف وحشتی که در کمین در انتظار آنهاست.
جانور وحشی برگشته و زهر او کشنده تر از همیشه است. وقتی از دختری به نام لولای تازه وارد به حلقه مدوزا استقبال می شود، او در مراسمی شرکت می کند تا او را به خواهران جدیدش نزدیک کند...