یک جغد جوان به نام مون در دل یک درخت کریسمس به دام می‌افتد و برای فرار از شهر با دختری کوچک همراه می‌شود.
بخش اول فیلم در مورد مردی است که پس از جدایی از رئیس قدرتمندش به دنبال کنترل سرنوشت خود می‌گردد.بخش دوم مردی را به تصویر می‌کشد که با شک و تردید همسرش را که پس از گزارش مفقودی بازگشته، به عنوان یک فرد جایگزین در نظر می‌گیرد. بخش پایانی بر تلاش یک فرقه‌گرا برای یافتن فردی خاص با توانایی احیای مردگان تمرکز دارد...
بر اساس رویدادهای واقعی .یک مالک خانه‌ی مراسم خاکسپاری با کمک یک وکیل، تلاش می‌کند تا کسب و کار خانوادگی خود را از دست شرکت بزرگی به نام لوون نجات دهد...
ماهیتو، پسر جوانی که مادرش را از دست داده است، به دنیای مردگان سفر می کند و در می یابد که مرگ پایان زندگی نیست، بلکه آغازی برای زندگی جدید است...
داستان شخصیت امبر (آتش) را معرفی می‌کند؛ یک زنی جوان، سرسخت، تندخو و آتشین که دوستی او با مردی بامزه، شیطون و آسان‌گیر به نام وید (آب) و باورهای او درباره دنیایی که در آن زندگی می‌کند او را به چالش می‌کشد...
آینده بشر در تعادل است زیرا انسان ها و دایناسورها پس از نابودی ایزلا نوبلار در کنار هم زندگی می کنند...
یک متصدی بایگانی شغلی را برای تعمیر مجموعه‌ای آسیب دیده از کاست های ویدیو که مربوط به تحقیقات یک فیلمساز درباره فرقه ای خطرناک و شیطانیست، به عهده می گیرد.
مردی بعد از یک تصادف همسرش و حافظه اش را از دست می دهد و در پی درمان سوالاتی برایش پیش می آید که او واقعا کیست ؟
الیجاه باید بین رویای خود برای تبدیل شدن به یک استاد تست نوشیدنی با انتظار پدرش در انجام حرفه خانوادگی اش، تعادل برقرار کند ...