
لانگ آيلند . زوج ثروتمندى به نام « مود » ( واكر ) و « آليور » ( هامپدن ) « لارابى » ، دو پسر - « لينوس » ( بوگارت ) و « ديويد » ( هولدن ) - دارند . در املاك خانواده ، رانندهى آنان ، « توماس فئرچايلد » ( ويليامز ) و دختر جوانش ، « سابرينا » ( هپبرن ) نيز زندگى مىكنند . « سابرينا » كه به « ديويد » علاقهمند است از او بىتوجهى مىبيند ...

"هاوارد روارک" معماری آرمانگرا به دلیل ناهماهنگی طراحیهایش با تفکر موجود معماری از دانشکده اخراج می شود.او که به نظر کاری نمی تواند پیدا کند در نهایت نزد "هنری کمرون" مشغول بکار می شود.اما پس از چند سال "کمرون" از دنیا رفته و به "روراک" اخطار می کند اگر ایده هایش را تغییر ندهد این سرنوشت او نیز خواهد بود و...

دكتر روانشناس جوانى به نام « ادواردز » ( پك ) ، رئيس تازهى يك آسايشگاه بيماران روانى ، جانشين « دكتر مرچيسن » ( كارول ) ، مىشود . « دكتر كنستانس پيترسن » ( برگمن ) كه دل به « دكتر ادواردز » باخته به رفتارهاى عجيب و غير عادى او مشكوك مىشود ، و خيلى زود پى مىبرد كه او « دكتر ادواردز » واقعى نيست...