
داستان در مورد یک مزرعه دار تخس و خودسر بنام فیل بربنک است که همه اطرافیانش در ترس از او زندگی میکنند. وقتی برادرش با یک زن بیوه ازدواج می کند و او و پسرش را به مزرعه می آورد، فیل دست به هر کاری میزند تا این زن و پسرش را از برادرش دور کند، اما بعد از مدتی در میابد حسش نسبت به آن ها تغییر کرده است...

داستان فيلم در دهه ۱۹۵۰ اتفاق مي افتد که "مرتل" پس از سالها براي مراقبت از مادر بيمارش به زادگاهش در استراليا بازميگردد. او یک خیاط لباس های زنانه است که در پاریس به صورت حرفه ای آموزش دیده. حال که او به آنجا بازگشته، سعي در گرفتن انتقام از کسانی دارد که در گذشته باعث شدند کار اشتباهی انجام دهد..

«روت» (وينسلت)، دختري اهل استراليا، در سفري به هند با يک رهبر مذهبي هندو به نام «بابا» آشنا و تحت تأثير آموزه هاي او دچار تحوي روحي شده است. حالا در استراليا، مادر «روت» (هميلتن) او را به ديدن «واترز» (کايتل) مي برد؛ متخصص امور بيرون کشاندن افراد از درون گروه هاي افراطي ديني. او اعتقاد «روت» به آموزه هاي «بابا» را آرام آرام سست مي کند، اما خود شيفته ي «روت» مي شود.