
«جو» (تونی کورتیز) و «جری» (جک لمون) دو نوازنده هستند که به تازگی شغل شان را از دست داده اند و وضع مالی شان بسیار خراب است. انها شاهد یک قتل توسط مافیا بوده اند و اکنون مورد تعقیب آنهایند. جو و جری در قالب لباس زنانه به گروهی از نوازندگان زن می پیوندد و به کالیفرنیا می روند، جائیکه خود را «دفنی» و «جوزفین» می نامند. در گروه دختری ساده و زیبا به نام «شوگر» (مریلین مونرو) با دفنی رابطه ای دوستانه شکل می دهد. اما جوزفین عاشق او شده است و با لباس مبدل خود را میلیونری تنها معرفی می کند تا دل شوگر را برباید. میلیونری پیر نیز عاشق دفنی شده است و دست بردارش نیست.

« سر ويلفريد روبارتس » ( لاتن ) ، وكيل سرشناس ، از يك سكتهى قلبى جان سالم به در برده است و دوران نقاهت را مىگذراند . پزشكان او را از ادامهى كار در محاكم جنايى منع كردهاند ، با اين همه ، « روبارتس » دفاع از مردى به نام « لنرد وول » ( پاور ) را متهم به قتل بيوه زنى ( واردن ) شده قبول مىكند...

لانگ آيلند . زوج ثروتمندى به نام « مود » ( واكر ) و « آليور » ( هامپدن ) « لارابى » ، دو پسر - « لينوس » ( بوگارت ) و « ديويد » ( هولدن ) - دارند . در املاك خانواده ، رانندهى آنان ، « توماس فئرچايلد » ( ويليامز ) و دختر جوانش ، « سابرينا » ( هپبرن ) نيز زندگى مىكنند . « سابرينا » كه به « ديويد » علاقهمند است از او بىتوجهى مىبيند ...

این فیلم در دههٔ ۱۹۵۰ در هالیوود اتفاق میافتد. داستان روی نورما دزموند تمرکز دارد؛ هنرپیشهای بازمانده از دوران سینمای صامت، که اینک با اختلالات روانی رو به رو است. وی در ویلایی رو به ویرانی، همراه با با مردی که قبلاً شوهرش بوده و حال خدمتکار اوست، در سانست بولوار زندگی میکند. نورما در حالی که هنوز آرزوی بازگشت به صحنه را دارد، تصادفاً با نویسندهٔ جوان اما موفقی آشنا میشود و کم کم به او علاقهمند میگردد. چندی طول نمیکشد که این رابطه با قتل و جنون پایان میپذیرد.