
کابوراگی، که به اتهام قتل بی رحمانه ای تحت تعقیب است، می گریزد و در ژاپن به فرار خود ادامه می دهد. ماتانوکی، کارآگاهی که مسئول پرونده اوست، به دنبالش است. با این حال، پس از گذشت ۴۸۸ روز از فرار کابوراگی، هنوز هیچ اطلاعاتی در مورد هویت واقعی و دلایل احتمالی او برای این جنایت در دست نیست.

یو کاتایاما مرد جوانی است که در روستای دورافتاده اما زیبای کامونمورا زندگی می کند. او از کودکی در آنجا زندگی کرده و به دلیل حادثه ای در گذشته قادر به ترک آنجا نیست. یو برای پرداخت بدهی مادرش در زباله دانی کار می کند.یک روز، میساکی ناکای از توکیو به کامونمورا باز می گردد. یو و میساکی دوستان دوران کودکی بودند. بازگشت او یو را تغییر می دهد...

پس از اینکه پدر کنجی یاماموتو در اثر استفاده از یک مادهی مخدر میمیرد، او دچار غم و اندوه میشود. بعد از مدتی کنجی به یک کارتل جنایتکار میپیوندد و در آنجا با رئیس باند هیروشی شیباساکی ملاقات میکند. هیروشی با کنجی ارتباط برقرار می کند و همچون پدر و پسر به یکدیگر وابسته میشوند، اما...