« والتر نف » ( مک موراى ) زخمى وارد دفتر کارش میشود و خطاب به دستگاه ضبط صدا ماجراى خود را تعریف میکند : این که چطور به عنوان مأمور بیمه به خانه ى آقاى « دیتریکس » رفت و به خانم خانه ، « فیلیس » ( استانویک ) دل باخت ، طورى که قبول کرد در نقشه ى قتل شوهر ثروتمندش و تصاحب حق بیمه با او همدستى کند...
« والتر نف » ( مک موراى ) زخمى وارد دفتر کارش میشود و خطاب به دستگاه ضبط صدا ماجراى خود را تعریف میکند : این که چطور به عنوان مأمور بیمه به خانه ى آقاى « دیتریکس » رفت و به خانم خانه ، « فیلیس » ( استانویک ) دل باخت ، طورى که قبول کرد در نقشه ى قتل شوهر ثروتمندش و تصاحب حق بیمه با او همدستى کند...
دیدگاه کاربران نمایش تمام دیدگاه ها
دیدگاه خود را با سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
نقد فیلم
فیلم بدی نیست اما این امکان وجود دارد که با گذر سال ها از اهمیت و زیبایش کاسته شود و فیلم اهمیت خود را از دست بدهد.
از نظر نوع فیلم باید گفت تمام قواعد نوآر را رعایت کرده است و فیلم بحث جدیدی در این جا ندارد.همان زن افسونگر و اغواکننده و مرموز و مردی که محو آن می شود و اجازه می دهد زن از او استفاده کند.
اما فیلم از اول تا به آخر دارای میزانسن های شگفت انگیز است که من به چندتا از آن ها اشاره می کنم.البته باید بگم استاد این نحو میزانسن هیچکاک است که خیلی خیلی ماهر تر از وایلدر است.
در آغاز و قتی برای اولین بار والتر به خانه ی فلیس(زن اغواگر)می رود فلیس در کادر و نحوه چینش کارگردان در بالای پله ها و با حوله ای که دور خود پیچیده است نمایان است و والتر در پایین پله ها.معمولا از این نحوه قرارگیری برای تسلط یک فرد بر فرد دیگر استفاده می شود چرا که در کل نیم ساعت اغازین فیلم تماما فلیس بر والتر در میزانسن مسلط است.در سکانسی که شوهر فلیس شروع به امضا کردن کاغذها می کند نحوه قرارگیری این سه نفر دیدنی است چرا که نوع زاویه ی دوربین هر دو مرد را تحت تسلط فلیس در می آورد.تا سکانس پایانی که برای اولین بار در فیلم در میزانسن والتر بر فلیس مسلط است چرا که تمام بازی و ماجرایی که فلیس ایجاد کرده است را فهمیده است.
زمانی که والتر شروع به خفه کردن شوهر فلیس هم می کند جالبه که به دوربین توجه کنید دوربین جوری قرار می گیرد که انگار فلیس دارد آن کار را می کند و چون در این پلان ها او راننده است همچنان او مسلط است.
یا در سکانس پایانن که والتر ، فلیس را می کشد باید گفت که قبل از امدن والتر لحظه های جالبی را وایلدر می گیرد.چرا که زن از بالا دوباره می آید قفل در را باز می کند و تمام چراغ ها را هم خاموش می کند و در پیش زمینه به صورتی مسلط بر محیط می نشیند اما در همین سکانس او فرو می پاشد.
تقریبا از بعد از قتل، تمام سکانس ها دارای لایه می شود و این چیزی است که هنر هیچکاک است. یعنی در لحظه هایی که والتر یا با همکار خود یا با دختر مقتول صحبت می کند لایه لایه بودن فیلم احساس می شود چرا که فیلم از عنصر دلهره استفاده کرده است یعنی شما می دانید قاتل کیست و این می توان سکانس های پیچیده و پر دلهره ایجاد کند.
سکانسی را در خاطر آورید که همکار والتر به خانه ی او امده و شک کرده است و در موقع خروج نحوه قرارگیری این سه نفر یعنی همکار، والتر و فلیس تقریبا خلاصه فیلم است.زن افسونگر فیلم های نوآر از جایی که مردها نقطه ضعفشان است وارد میشوند و آن ها را تحت تسلط خود در می آورند و تمام کارهایی را که مرد می کند در پشتش زنی وجود دارد.
چقدر خوبه این وایلدر !
شاید اسپویل
.
.
.
من اونو بخاطر پول و یه زن کشتم ولی نه پولو بدست آوردم و نه زنو !
دیالوگ بالا این شاه فیلم را در قالب یک خط و در طی چند ثانیه توصیف کرد ...
کارگردان با ساخت این فیلم در عصر نوآر نشان داد که فیلم دانی بزرگ و صاحب سبک است، فیلم براساس داستان کوتاهی از جیمز ام.کین ساخته شده که وایلدر ان را به هیجانی بلند تبدیل کرده و یکی از غول های فیلم های سیاه بشمار می اید
قابل ذکر است که این فیلم میزانی از مباحث روانشناسی فروید را نیز در خود حل کرده و از ان نیز پیروی نموده .
و در اخر نیز یک سوال جالب پیش کشیده میشود :
وایلدر چگونه از ساختن این همه فیلم خوب خسته نشده !
بیلی وایدلر هستش دیگه کار بد نداره....
یک نوآر بی نظیر از نابغه دیالوگ نویسی سینما...
فیلمیه که به پایان بستگی نداره بلکه به شرح چگونگی ماجرا تکیه کرده و این یعنی جزو فیلمهایی که تاریخ مصرف ندارن...
بعد از ۷۰ سال همچنان تر و تازه...
لذت دیدنش رو از دست ندین...
این فیلم بیلی وایلدرعالی بودحتی بهترازفیلمWitness for the Prosecutionاونم هم فیلم قشنگی بودولی غرامت مضاعف بالاتربود.
به همه دوستان علاقه مندبه ژانرجنایی معمایی پیشنهادمیدم این فیلموببینند
خودم اشتباه کردم این فیلم رودیردیدم.شمااین اشتباه رونکنید
بازم گلی به جمال فیلم ها قدیمی
یک عادت گندی که بیلی وایدلر داره اینه اول فیلم میاد آخر داستان رو لو میده بعد وای میسه تعریف می کنه وسطش چی شد تو Sunset Blvd هم مثل این فیلم دقیقا همین بلا رو سر فیلم آورد . منم از این شیوه روایی خیلی بدم میاد و دیگه فیلم برام هیچ لذتی نداره هر چند که همه چیزش هم عالی باشه .
بهترین فیلم نوآر تاریخ سینما.