غريبه اي مرموز به نام «لوييس سايفر» (دنيرو)، از کارآگاه خصوصي، «هري انجل» (رورک) مي خواهد تا مردي به نام «جاني فيوريت» را پيدا کند. اما ادامۀ تحقیقات باعث روشن شدن حقایق غیرمنتظره ای میشود...
تمام ژانر های مربوط به این اثر:
تمام ژانر های مربوط به این اثر:
دیدگاه کاربران نمایش تمام دیدگاه ها
دیدگاه خود را با سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
مرده شور خلاصه فیلمو ببرن ....
ترکیبی شگفت‌انگیز از داستان‌های کارآگاهی ریموند چندلر و داشیل همت و دنیای هراس‌انگیز و مخوف قصه‌های ادگار آلن پو. روایت داستانی معمایی با پس‌زمینه ی نیویورکِ دهه ۱۹۵۰(با همان مشخصه‌هایی که از داستان‌های عامه‌پسندِ کارآگاهی در ذهن داریم) در بستر و حال و هوایی از مالیخولیا و داستان‌های اشباح، که مملو از اشاره‌های انجیلی هم هست، معجونی غریب و تکان دهنده و یکی از نمونه‌های موفقِ دورگه‌سازی فیلم پُست مدرن را به وجود آورده است. فیلم البته در زمان خودش نه موفقیت تجاری یافت و نه انتقادی، و سبک بصری و حس و حال بورخس‌ی(خورخه لوییس بورخس، نویسنده، شاعر و ادیب معاصر آرژانتینی) فیلم تحت تاثیر مایه‌ها و ارجاعات مذهبی آن پنهان ماند، اما با گذشت زمان منتقدان فضای تب آلود و جادویی آن را بازیافتند و از آن به‌عنوان شاهکارِ پارکر یاد کردند.(۳۱nama.com) یکی از بیست و پنج فیلم برتر در ژانر روانشناسانه و هیجانی که حتما باید دید.
واقعا چرا خلاصه داستانو اصلاح نمیکنین!!!!؟ منم از بدشانسی خلاصه داستانو خوندم بعد فیلمو دیدم واین باعث شد لذت دیدن فیلم برم خیلی کمتر شه
توی کاور فیلم رابرت دنیرو رو چقدر شبیه محسن تنابنده توی ین پترزبورگه
برادر من با این خلاصه داستان نوشتنت شیلنگ گرفتی به کل داستان! :|
کل فیلم رو توی دو سطر تعریف کردی دیگه چیو ببینیم؟ :|
تنها خوبی ای که این فیلم برای من داشت این بود که میکی رورک رو در زمان جوانی و خوشتیپی دیدم ... قبل از اینکه بره تو کار بکس و صورتش مثل صورت چرمی در قتل عام تگزاس بشه ...
یکی از بهترین های رابرت دنیرو بی شک همینه
فیلم خوب و کارشده و پیچیده ای بود. بنظرم در جاهایی پیچیدگی های نسبتا اضافه ای داشت، هرچند بخوبی سراسر فیلم حس تعلیق و اضطراب همراه تماشاگر بود (به لطف میزانسن عالی و فیلمبرداری قوی و البته ساختار فیلم) و درنهایت این تعلیق رازآلود تبدیل به گره گشایی غافلگیرانه ای میشود که مخاطب رو سرآخر راضی میکند هرچند همراه با سردرگمی هایی که برای رفع آن نیاز به دوباره دیدن فیلم داره.
اگه فیلمو ندیدین نخونین: چیزیکه درمورد ژانر فیلم به ذهنم میرسه اینه که نطفه ایده اصلی داستان فیلم (فروختن روح خویشتن به شیطان و پس ازآن تصرف روح شخص دیگر و سپس فراموشی و تغییر ظاهری چهره) مشخصا بدلیل عوامل فراطبیعی و استفاده هراس آلود ازین عناصر، به سینمای وحشت (horror) تعلق داره ولی روایت داستان و مضمون فیلم (تسلط شیطان بر روح انسان توسط وسوسه ها ونه بطور مستقیم) به ژانر تریلر رازآلود (mystery thriller) تعلق داره.
نکته ای که لازمه بهش اشاره کنم اینه که تحقیقا هر فیلمی(بالاخص هالیوود) رو دیدم که محتوای داستانیش درمورد شیطان بوده (مخصوصا خود شیطان یا لوسیفر ویا satan ، ونه فقط نیروهای شیطانی) ، در فیلم به قدرت شیطان طوری پرداخته شده که اونو همرده ی خدای قادر قرار میده (منتها در شکل منفی) و جایگاه انسان(چه نقش های قربانی و چه شخصیت اصلی) رو درحد اسیری ضعیف و بازیچه دست شیطان تنزل میده. شاهد مثال ۹۹درصد فیلمهای ژانر وحشت می باشد، چه فیلمهای گیشه ای این ژانر مانند مرده ی شیطانی (کلبه وحشت)، طالع نحس، شیطان (Devil) ، فعالیتهای فراطبیعی ، sinister ، insidious و بسیاری دیگر ، و چه فیلمهای قابل ملاحظه این ژانر مانند کنستانتین، وکیل مدافع شیطان، جنگیر، دروازه نهم و ...
البته انصافا فیلم Angel Heart تاحدودی ازین قاعده جداست.
درپایان بنظرم این فیلم در مقایسه با فیلمهای هم دسته اش در سطح بالاتری قرار دارد.