فیلم، داستان مردی است که خود را وقف خانواده و دینش کرده است. "باب" با اینکه در فقر بسر می برد اما می خواهد برای دختر کوچکش برای اولین مراسم عشاء ربانی لباسی جدید تهیه کند. تصمیم جدی و مصمم بودنش او را بیشتر و بیشتر به دردسر می اندازد و...
فیلم، داستان مردی است که خود را وقف خانواده و دینش کرده است. "باب" با اینکه در فقر بسر می برد اما می خواهد برای دختر کوچکش برای اولین مراسم عشاء ربانی لباسی جدید تهیه کند. تصمیم جدی و مصمم بودنش او را بیشتر و بیشتر به دردسر می اندازد و...
فیلم ساخته کارگردان کهنه کار و چـپـگرای انگلستان ، کـن لـوچ است که به مشکلات طبقه کارگر انگلستان میپردازد. باب که اعانه بگیر دولت است همراه دوست خود به مراتع اطراف شهر رفته و گوسفند دزدی میکند و گوشت آنرا قاچاقی به قصاب محله میفروشد اما وقتی ماشین ون او را میدزدند مشکلات او بیشتر شده و حتی توان پرداخت هزینه لباس دختر خردسالش برای شرکت در یک مراسم مذهبی را هم ندارد. پدر روحانی تنها لطفی که در حقش میکند این است اجازه دهد گرفتگی چاه فاضلاب کلیسا را مجانی رفع کند که باعث به گـوه کشیدن باب میشود. فیلم لحظاتی خنده دار دارد اما نمیتوان آنرا کمدی تلقی کرد. حتی لحظات کمدی فیلم هم تلخ هستند. شایع شده که برکه ای مقدس بیماران را شفا میدهد. افلیجی را با ویلچری با چرخهای بدون لاستیک درون برکه میبرند. وقتی افلیج را بیرون میکشند معجزه رخ داده. افلیج شفا نیافته اما یک جفت لاستیک نو روی چرخهای ویلچر ظاهر شده! این لطیفه ای است که دوست بابت در میخانه تعریف میکند. عنوان فیلم « بارش سنگها » اشاره به مشکلات و مصیبتهایی است که مانند سنگ از آسمان بر سر طبقه فرودست و کارگری میریزد.
9
AgentMehdi
۱۰ سال پیش
عکس که بیشتر شبیه فیلم عروس فراری هستD:
2
gtet579
۱۰ سال پیش
ممنون که این فیلمو اضافه کردید. واقعا کارهای کن لوچ رو دوست دارم. علاقه مندان به سینمای اجتماعی حتما ببینن.
7.1
دیدگاه کاربران
دیدگاه خود را با سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
فیلم ساخته کارگردان کهنه کار و چـپـگرای انگلستان ، کـن لـوچ است که به مشکلات طبقه کارگر انگلستان میپردازد.
باب که اعانه بگیر دولت است همراه دوست خود به مراتع اطراف شهر رفته و گوسفند دزدی میکند و گوشت آنرا قاچاقی به قصاب محله میفروشد اما وقتی ماشین ون او را میدزدند مشکلات او بیشتر شده و حتی توان پرداخت هزینه لباس دختر خردسالش برای شرکت در یک مراسم مذهبی را هم ندارد. پدر روحانی تنها لطفی که در حقش میکند این است اجازه دهد گرفتگی چاه فاضلاب کلیسا را مجانی رفع کند که باعث به گـوه کشیدن باب میشود.
فیلم لحظاتی خنده دار دارد اما نمیتوان آنرا کمدی تلقی کرد. حتی لحظات کمدی فیلم هم تلخ هستند.
شایع شده که برکه ای مقدس بیماران را شفا میدهد. افلیجی را با ویلچری با چرخهای بدون لاستیک درون برکه میبرند. وقتی افلیج را بیرون میکشند معجزه رخ داده. افلیج شفا نیافته اما یک جفت لاستیک نو روی چرخهای ویلچر ظاهر شده! این لطیفه ای است که دوست بابت در میخانه تعریف میکند.
عنوان فیلم « بارش سنگها » اشاره به مشکلات و مصیبتهایی است که مانند سنگ از آسمان بر سر طبقه فرودست و کارگری میریزد.
عکس که بیشتر شبیه فیلم عروس فراری هستD:
ممنون که این فیلمو اضافه کردید. واقعا کارهای کن لوچ رو دوست دارم. علاقه مندان به سینمای اجتماعی حتما ببینن.
یک سینمای ناب از یک کارگردان خاص