آیدین، بازیگر بازنشسته ای است که حالا یک هتل کوچک در مرکز آناتولی را اداره می کند و روابطش با همسر جوانش، نهال بسیار خروشان و جنجالی شده است و خواهرش نکلا هم در تلاطم طلاقی است که اخیراً پشت سر گذاشته...
آیدین، بازیگر بازنشسته ای است که حالا یک هتل کوچک در مرکز آناتولی را اداره می کند و روابطش با همسر جوانش، نهال بسیار خروشان و جنجالی شده است و خواهرش نکلا هم در تلاطم طلاقی است که اخیراً پشت سر گذاشته...
دیدگاه کاربران نمایش تمام دیدگاه ها
دیدگاه خود را با سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
باید اقرار کنم که خواب زمستانی سنگین ترین و سخت ترین فیلمی بوده که تا حالا دیدم.حقیقتا وقتی زمستون ۹۳ دیدمش نتونستم آنقدر باهاش ارتباط بگیرم تا اینکه یک سال صبر کردم و در زمستون ۹۴ دوباره تماشاش کردم و باید بدون اغرق بگم روزی نیست که به این فیلم و حرف هاش و فضای سرد و هتل و قالیچه هاش و اون جیب نارنجی فکر نکنم...
این فیلم برای من معناگرا ترین فیلم هست حتی بالاتر از فیلم اسب تورین.فیلمی که در یک جمله باید بگم آسیب شناسی انسان بودن هستشخصیت ها را مرحله به مرحله بررسی می کنه و ویژگی های متفاوت و متناقضشون را هم گاها برملا می کنه.
صحبت کردن راجع به این ابردرام کار بسیار سختیه برام اما اولین نکته ای که به ذهنم می رسه این هست که این اثر داره آدم هاش را واکاوی می کنه و نشون میده انسان دارای احساسات و عواطف کاملا متناقض هستن و ممکنه در عرض اندکی رفتارشون با خودشون و اطرافشون عوض بشه.این عوض شدن از نوع به تباهی رفتن و بازگشت ناپذیر بودن شخصی مثل مستر وایت نیست که خیلی هم دوسش دارم؛این تغییر از کوچکترین تغییرات در نگرش و عواطفمون هست که شاید حتی خودمون هم متوجهش نشیم.شاید در حد اینکه تا قبل از خوردن یک ناهار توی سلف دانشگاه براش توی صف می مونیم اما بعد از خوردنش از عمل خوردن کمی بدمون هم میاد!!!دقت کنید که آیدین جایی به خواهرش میگه اگه تو ب فکرم نباشی دیگه کسی را ندارم اما چند دقیقه بعد جر و بحثی بنیادین بینشون شکل میگیره که حتی آیدین به نجلا خواهرش میگه وجودش باعث اذیتش میشه!
بهترین بخش های فیلم برای من صحبت های آیدین و نیهال تو اتاق نیهال هست که نور و دوربین بی نظیر عمل می کنه و همینطور در ادامه اش جایی که آیدین با جیپ نارنجی تاریخی اش با راننده اش که اونم باهاش روراست نیست از جاده ای برفی میرن تا بلیط قطار بخرن و بعد از اون به خونه ی دوست آیدین می رن و دوست آیدین هم از گذر عمر و ناراحتی اش بابت پیرشدنش میگه...
این فیلم بی شک از بهترین فیلم های برتر عمرم هست و خوشابحال کسانی که لذت این فیلم را چشیدن و سردشون شد.
۱۰ از ۱۰ شاهکار...شاهکار...شاهکار
آیدین و زمستان آدم رو یاد سمفونی مردگان عباس معروفی میندازه. حقیقتا چرا نباید از رمان های برتر ایرانی فیلم ساخته بشه.به جاش چارچنگولی میسازیم !!
شاید دلیل اصلی گرفتن نخل طلا تناسب فرم و محتوی در این فیلمه
فرمی که برای بیان منویات کارگردان در نظر گرفته شده به خوبی بیانگر محتواست
مثلا لوکیشن فیلم که روستای سنگی معروف ترکیه است در هوای زمستانی بیانگر دور بودن شخصیتهای فیلم از هم و سرد بودن نسبت به هم است و همه در غار تنهایی خود هستن طوری که به غیر از دیالوگها هیچ نشانه ای از رابطه زن و شوهری در رفتار ایدین و نهال دیده نمیشود.
ولی فیلم به شدت دیالوگ محور است طوریکه خواندن این حجم از صحبتهای مسلسل وار برای یک غیر ترک ثقیل و سنگین است و میتواند یک نمایشنامه رادیویی عالی از کار درآید.
البته عمق صحبتها و پرداخت آنها بسیار خوب و دلنشینه
ولی اگر به دنبال سرگرم شدن هستید یا با جمع میخاید ببیند،این فیلم رو انتخاب نکنید چون ممکنه اشتباه مرگباری واستون باشه!!!!!
یک فیلم آشغال به تمام معنا که ۳ ساعتو خورده ای وقتتون رو به بدترین شکل به فنا میده
از ما گفتن بود
نوری بیلگه جیلان وارث بحق بزرگان سینمای هنری اروپا همچون تارکوفسکی، آنگلوپولوس، پاراجانف، آنتونیونی و... در این اثر بزرگ و بی همتا با جسارتی بی مانند به طرح سوالاتی پر مفهوم و تلاشی بی پایان برای دستیابی به جواب دست میزند.
تو کشوری که دغدغه‌ی اصلی سریالاش، خیانت و استفاده نکردن از جلوگیرنده تو رابطه های جنسیشونه، یه کارگردانی اومده فیلمی ساخته که طبقه‌ی روشنفکری و شبهِ روشنفکری کل دنیا رو نقد میکنه!! این خیلی خوبه! ولی یه مشکلی هست! خودِ فیلم یه سری نماها و قاب های تارکوفسکی وار داره که اصلا به داستان و فرمِ فیلم نمیان!
یعنی این انتقاد از طبقه روشنفکری، اول از همه به خودِ کارگردان وارده!!
اینجاست یکم فیلم گیر میکنه!
ولی در کل فیلم خوبی بود و از خیلی از فیلمای سال ۲۰۱۴ بهتر بود.
شخصیت پردازیها درست و قوی! خورده پیرنگها به زیبایی کنار هم اومده بودن و در نهایت فیلم گلیم خودشو از آب میکشه بیرون
عجب فیلم عجیبی بود واقعا حیرت اور بود و واقعا این فیلم با کم لطفی تمام نخل طلا نگرفت..فضا سادی فوق العاده دیالوگ های طولانی فوق العاده و در اخر معلم بیچاره ی مست و اسماعیل حااااااااااج حمدی دو رو..توصیه کینم کسانی که ندیدن ببینن و اینکه سبکی مشابه به فیلم the great beauty داشت...۸