این انیمیشن که فاقد هرگونه دیالوگ می باشد داستان افرادیست که در حین عبور از یک جزیرهی گرمسیریِ دورافتاده قایقشان مورد حملهی یک لاکپشت دریایی عظیم الجثه قرار میگیرد و...
این انیمیشن که فاقد هرگونه دیالوگ می باشد داستان افرادیست که در حین عبور از یک جزیرهی گرمسیریِ دورافتاده قایقشان مورد حملهی یک لاکپشت دریایی عظیم الجثه قرار میگیرد و...
همه ما استودیو گیبلی/جیبلی را با کارگردان سرشناس هایائو میازاکی و اثرهایی بی نظیری همچون :
Princess Mononoke ۱۹۹۷ = شاهزاده مونونوکه Howls Moving Castle ۲۰۰۴ = قلعه متحرک هاول Spirited Away ۲۰۰۱ = شهر اشباح Ponyo ۲۰۰۸ = پونیو Castle in the Sky ۱۹۸۶= قلعه ای در آسمان و ... می شناسیم .
دودوک د ویت (Dudok de Wit) کارگردان انیمیشن لاک پشت قرمز (The Red Turtle ۲۰۱۶) امیدوار است که این اثر “یک احترام عمیق برای طبیعت ، از جمله انتقال احساس آرامش و ترس در عظمت زندگی انسان را نشان دهد”
28
Javad.M
۸ سال پیش
انیمیشنی متفاوت با طعم خیال
27
yacshahi
۸ سال پیش
همه چیز درنهایت مینیمال گرایی ست . کارتون ها . حرکات . داستان . شخصیتها . طبیعت . موسیقی . حتا در نوشتن دیالوگ که عملن صحبتی وجود ندارد .
لاک پشت قرمز روایت روندساده ی زندگی ست . حتا اگر در نقطه ای سخت شود . این را میگوید که فرار از آن، تنها راه حل ممکن نیست. میشود باقی ماند و آفرید . میشود باقی ماند و ادامه داد . میشود بـــــــــاقی ماند و عشق را فهم کرد .
14
mohsen68
۸ سال پیش
***لطفا اول فیلم را ببینید بعد مطلب زیر را بخوانید***
این جزیره و این لاک‌پشت قرمز استعاره‌ای از چیست؟
مایکل دودوک دی ویتِ هلندی در مصاحبه‌هایش گفته است وقتی از استودیوی جیبلی برای همکاری با او تماس گرفتند، اولین کانسپتی که به ذهنش رسید چیزی بود که از کودکی به آن فکر می‌کرده است: مردی گرفتار در جزیره‌ای اسرارآمیز و دومین چیزی که از طریق این کاراکتر و لوکیشن قصد پرداخت به آن را داشت، «طبیعت» بود. یکی از تم‌های «لا‌ک‌پشت قرمز» ناچیز بودنِ هولناک زندگی انسان در برابر عظمت طبیعت و همزمان زیبایی آن است. فیلم جزیره‌ی اسرارآمیزش را به استعاره‌ای از زندگی همه‌ی انسان‌ها تبدیل می‌کند. شاید در شلوغی و هرج و مرج زندگی، ناچیز بودن‌مان در برابر هستی و کوچک‌ترین شگفتی‌های زندگی‌مان را فراموش کرده باشیم، اما بعضی‌وقت‌ها بعد از یک طوفان که قایق‌مان را در هم می‌شکند متوجه می‌شویم که دنیایی که به نظر این‌قدر بزرگ می‌آمد، جزیره‌ی کوچکی بیش وسط اقیانوس نیست. ما تنها هستیم. تنها در برابر کهکشان‌ها. نه اشرف مخلوقات، که فقط یکی از دانه‌ شن‌های ساحل هستیم.
...مرد متوجه می‌شود که لاک‌پشت نه تنها قصد محبوس نگه داشتن او در جزیره را نداشته، بلکه قصد فرو کردن حقیقتی غیرقابل‌انکار را در مغز بسته‌ی او داشته است. به محض اینکه مرد به این اشتباه پی می‌برد، لا‌ک‌پشت به انگیزه‌ای جدید تغییر شکل می‌دهد. هیچ چیزی تغییر نکرده است. او هنوز دانه شنی در ساحل بی‌انتهای هستی است و کارگردان با به تصویر کشیدن مرد که هر شب سرش را به سمت آسمان سلیس و یکدست و غول‌پیکر بالای سرش برمی‌گرداند این را به ما یادآور می‌شود، اما در عوض مرد که این حقیقت را فهمیده است، می‌تواند دست از دست و پا زدن بی‌فایده‌اش بکشد و زندگی‌اش را با درک جدیدی از سر بگیرد و این چرخه‌ای است که از روز ازل بوده است و خواهد بود. مردان و زنان جزیره‌هایشان را با هم شریک می‌شوند و بعد بچه‌هایشان را پس از بزرگ کردن به سمت جزیره‌ی خودشان می‌فرستند. این حقیقت اما باقی می‌ماند و آن هم این است که راه فراری از جزیره‌ای که در آن گرفتار شده‌ایم وجود ندارد و بهتر است خودمان را با ساختن قایق‌ها‌ی‌ دروغین‌ به نفهمی نزنیم.
مطلب از رضا حاج‌محمدی
9
stingsteveborden8
۸ سال پیش
الان این انیمیشن رو تموم کردم. باید بگم که در عین مینیمال بودن خیلی عجیبه و حرف های بسیاری برای گفتن داره که اعتراف میکنم درک نکردم. این انیمیشن باعث شد سریع برم و از کارهای قبلی این کارگردان Father and Daughter برنده اسکار انیمیشن کوتاه ۲۰۰۱ و ببینم. باید بگم این کارگردان همچون کیشلوفسکی و برگمان توجه بسیار دقیق و خاصی در مورد شناخت و ویژگی های انسان و جهانی که درش زندگی میکنیم داره حداقل بعد از این دیدن دقیق این دو اثر میتونم این امتیاز و براش قائل بشم. برداشت های مختلفی میشه ازش داشت. لاک پشت به نظر من دید و نگاه انسان در دنیاست. نگاهی که گاهی مانع از حرکت و پیشرفت میشه اما با تغییر دادن اون میشه مانع رو به امتیازی برای رشد و تکامل تبدیل کرد. میشه خودکشی کرد یا واقعیت و (زندگی همراه با درد و رنج و سختی در دنیا) رو پذیرفت و عشق و ساخت و ادامه داد... پسر هم با خصیصه های درونی خودش رهسپار شد و رفت در آخر هم پس از مرگ شخصیت اصلی داستان نگاه خودش رو به همراه همسرش برجای گذاشت درحالی که خودش دیگه به چرخه ی طبیعت برگشته بود. / برداشت دیگه ای که میشه داشت: لاک پشت دنیاست. ما از دنیا گریزی نداریم مگر با مرگ. باید دنیا رو بپذیریم وقتی پذیرفتیم دیگه خشمگین نیستیم موندگاریم دنیا روی دیگه ای از خودش و به ما نشون میده و تا آخر عمر همراه ماست اما برخلاف دیدگاه قبلی همراه و روانه در عین حال که سختی ها (سونامی) هاش و برای ما به همراه داره ولی مارو هم نجات میده(بدست پسرش). ۱۰ از ۱۰
8
milad
۸ سال پیش
این فیلم بعد از زوتوپیا و موانا سومین شانس برای کسب جایزه اسکار هست.
8
ma.hoseynian
۸ سال پیش
هشدار: خطر افسردگی! خیلیا موقعی که تنها میشن دوس دارن یه فیلم خوب ببینن تا حال و هواشون عوض بشه. اما دیدن این فیلم بزرگترین اشتباهیه که میتونن مرتکب بشن.
دیدگاه کاربران نمایش تمام دیدگاه ها
دیدگاه خود را با سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
همه ما استودیو گیبلی/جیبلی را با کارگردان سرشناس هایائو میازاکی و اثرهایی بی نظیری همچون :
Princess Mononoke ۱۹۹۷ = شاهزاده مونونوکه
Howls Moving Castle ۲۰۰۴ = قلعه متحرک هاول
Spirited Away ۲۰۰۱ = شهر اشباح
Ponyo ۲۰۰۸ = پونیو
Castle in the Sky ۱۹۸۶= قلعه ای در آسمان
و ...
می شناسیم .
دودوک د ویت (Dudok de Wit) کارگردان انیمیشن لاک پشت قرمز (The Red Turtle ۲۰۱۶) امیدوار است که این اثر “یک احترام عمیق برای طبیعت ، از جمله انتقال احساس آرامش و ترس در عظمت زندگی انسان را نشان دهد”
انیمیشنی متفاوت با طعم خیال
همه چیز درنهایت مینیمال گرایی ست . کارتون ها . حرکات . داستان . شخصیتها . طبیعت . موسیقی .
حتا در نوشتن دیالوگ که عملن صحبتی وجود ندارد .
لاک پشت قرمز روایت روندساده ی زندگی ست . حتا اگر در نقطه ای سخت شود .
این را میگوید که فرار از آن، تنها راه حل ممکن نیست.
میشود باقی ماند و آفرید .
میشود باقی ماند و ادامه داد .
میشود بـــــــــاقی ماند و عشق را فهم کرد .
***لطفا اول فیلم را ببینید بعد مطلب زیر را بخوانید***
این جزیره و این لاک‌پشت قرمز استعاره‌ای از چیست؟
مایکل دودوک دی ویتِ هلندی در مصاحبه‌هایش گفته است وقتی از استودیوی جیبلی برای همکاری با او تماس گرفتند، اولین کانسپتی که به ذهنش رسید چیزی بود که از کودکی به آن فکر می‌کرده است: مردی گرفتار در جزیره‌ای اسرارآمیز و دومین چیزی که از طریق این کاراکتر و لوکیشن قصد پرداخت به آن را داشت، «طبیعت» بود. یکی از تم‌های «لا‌ک‌پشت قرمز» ناچیز بودنِ هولناک زندگی انسان در برابر عظمت طبیعت و همزمان زیبایی آن است. فیلم جزیره‌ی اسرارآمیزش را به استعاره‌ای از زندگی همه‌ی انسان‌ها تبدیل می‌کند. شاید در شلوغی و هرج و مرج زندگی، ناچیز بودن‌مان در برابر هستی و کوچک‌ترین شگفتی‌های زندگی‌مان را فراموش کرده باشیم، اما بعضی‌وقت‌ها بعد از یک طوفان که قایق‌مان را در هم می‌شکند متوجه می‌شویم که دنیایی که به نظر این‌قدر بزرگ می‌آمد، جزیره‌ی کوچکی بیش وسط اقیانوس نیست. ما تنها هستیم. تنها در برابر کهکشان‌ها. نه اشرف مخلوقات، که فقط یکی از دانه‌ شن‌های ساحل هستیم.
...مرد متوجه می‌شود که لاک‌پشت نه تنها قصد محبوس نگه داشتن او در جزیره را نداشته، بلکه قصد فرو کردن حقیقتی غیرقابل‌انکار را در مغز بسته‌ی او داشته است. به محض اینکه مرد به این اشتباه پی می‌برد، لا‌ک‌پشت به انگیزه‌ای جدید تغییر شکل می‌دهد. هیچ چیزی تغییر نکرده است. او هنوز دانه شنی در ساحل بی‌انتهای هستی است و کارگردان با به تصویر کشیدن مرد که هر شب سرش را به سمت آسمان سلیس و یکدست و غول‌پیکر بالای سرش برمی‌گرداند این را به ما یادآور می‌شود، اما در عوض مرد که این حقیقت را فهمیده است، می‌تواند دست از دست و پا زدن بی‌فایده‌اش بکشد و زندگی‌اش را با درک جدیدی از سر بگیرد و این چرخه‌ای است که از روز ازل بوده است و خواهد بود. مردان و زنان جزیره‌هایشان را با هم شریک می‌شوند و بعد بچه‌هایشان را پس از بزرگ کردن به سمت جزیره‌ی خودشان می‌فرستند. این حقیقت اما باقی می‌ماند و آن هم این است که راه فراری از جزیره‌ای که در آن گرفتار شده‌ایم وجود ندارد و بهتر است خودمان را با ساختن قایق‌ها‌ی‌ دروغین‌ به نفهمی نزنیم.
مطلب از رضا حاج‌محمدی
الان این انیمیشن رو تموم کردم. باید بگم که در عین مینیمال بودن خیلی عجیبه و حرف های بسیاری برای گفتن داره که اعتراف میکنم درک نکردم. این انیمیشن باعث شد سریع برم و از کارهای قبلی این کارگردان Father and Daughter برنده اسکار انیمیشن کوتاه ۲۰۰۱ و ببینم. باید بگم این کارگردان همچون کیشلوفسکی و برگمان توجه بسیار دقیق و خاصی در مورد شناخت و ویژگی های انسان و جهانی که درش زندگی میکنیم داره حداقل بعد از این دیدن دقیق این دو اثر میتونم این امتیاز و براش قائل بشم. برداشت های مختلفی میشه ازش داشت. لاک پشت به نظر من دید و نگاه انسان در دنیاست. نگاهی که گاهی مانع از حرکت و پیشرفت میشه اما با تغییر دادن اون میشه مانع رو به امتیازی برای رشد و تکامل تبدیل کرد. میشه خودکشی کرد یا واقعیت و (زندگی همراه با درد و رنج و سختی در دنیا) رو پذیرفت و عشق و ساخت و ادامه داد... پسر هم با خصیصه های درونی خودش رهسپار شد و رفت در آخر هم پس از مرگ شخصیت اصلی داستان نگاه خودش رو به همراه همسرش برجای گذاشت درحالی که خودش دیگه به چرخه ی طبیعت برگشته بود. / برداشت دیگه ای که میشه داشت: لاک پشت دنیاست. ما از دنیا گریزی نداریم مگر با مرگ. باید دنیا رو بپذیریم وقتی پذیرفتیم دیگه خشمگین نیستیم موندگاریم دنیا روی دیگه ای از خودش و به ما نشون میده و تا آخر عمر همراه ماست اما برخلاف دیدگاه قبلی همراه و روانه در عین حال که سختی ها (سونامی) هاش و برای ما به همراه داره ولی مارو هم نجات میده(بدست پسرش). ۱۰ از ۱۰
این فیلم بعد از زوتوپیا و موانا سومین شانس برای کسب جایزه اسکار هست.
هشدار: خطر افسردگی!
خیلیا موقعی که تنها میشن دوس دارن یه فیلم خوب ببینن تا حال و هواشون عوض بشه. اما دیدن این فیلم بزرگترین اشتباهیه که میتونن مرتکب بشن.
انیمیشنی خاص و متفاوت از کارگردان و شرکتی بزرگ...