داستان فیلم در مورد یک مرد موفق نیویورکی است که از تراژدی شخصی رنج میبرد و به همین دلیل، در زندگیاش گوشهگیر شده و به انزوا رفته است. اما دوستاناش که خیلی برای او ارزش قائل هستند، قبل از اینکه همه چیز را از دست دهد، یک نقشه طرح میکنند تا او را نجات دهند. آنها او را به جایی میرسانند که بتواند حقیقت را ببیند…
داستان فیلم در مورد یک مرد موفق نیویورکی است که از تراژدی شخصی رنج میبرد و به همین دلیل، در زندگیاش گوشهگیر شده و به انزوا رفته است. اما دوستاناش که خیلی برای او ارزش قائل هستند، قبل از اینکه همه چیز را از دست دهد، یک نقشه طرح میکنند تا او را نجات دهند. آنها او را به جایی میرسانند که بتواند حقیقت را ببیند…
دیدگاه کاربران نمایش تمام دیدگاه ها
دیدگاه خود را با سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
این بازیگرا اگه بشینن خاطره تعریف کنن امتیازش از این بیشتر میشد
بخوانید و لدت ببریدو لطفا نگو چه ربطی داشت./
فوق العاده زیباست بخوان بعد میفهمی که تو هم نیز با من هم عقده ای
لارم نیست همه چیز رو به هم گرهو ربط دهی
_________________________________________________
فكر كن نه بازوهاى قوى داری نه خوب بلدى شمشير بزنی اما اسير شدی و بايد با گلادياتورها بجنگى.
زره تنت مي كنن و شمشير به دستت میدن، وقتى وارد ميدون جنگ ميشى از گلادياتورى كه بايد باهاش مبارزه كنى می ترسى، اما واسه زنده موندن تلاش می کنی و با تموم توانت شمشير ميزنى ولى در اخر شكست مى خورى.
وقتى شمشيرت مى افته امپراطور يا مى تونه دستش رو بياره بالا تا بهت یه فرصت ديگه بده يا مى تونه شست دستش رو بگيره پايين تا كارت رو تموم كنن. امپراطور تصميم ميگيره دستش رو بالا بگیره و اجازه بده یه روز ديگه هم بجنگى.
تو هم شمشيرت رو برمى دارى و خوشحال از اين كه زنده موندى ميرى تا فردا مثل يه گلادياتور واقعى مبارزه کنی.
روز بعد فرا ميرسه و این بار تو علاوه بر گلادياتوری كه باهاش مى جنگى از امپراطور هم ميترسى، مى دونى كه اين بار چيزی واسه از دست دادن ندارى. شمشيرت رو محكم تر توی دستت مى گيرى و با دل و جرات بيشترى مى جنگى.
اما باز هم شكست مى خورى و منتظر ميشى تا ديگه بكشنت ولى اين بار مردم دستشون رو ميارن بالا و وساطت مى كنن تا زنده بمونى. امپراطور هم به خاطر مردم دوباره می بخشدت و اجازه می ده باز هم بجنگى.
فرصت زنده بودن شايد واسه بار دوم هم خوشايند باشه اما ترس از شكست دوباره باعث ميشه ديگه شمشیر توی دست هات بلرزه.
روز سوم علاوه بر گلادياتوری كه باهاش می جنگى و امپراطور، از تماشاگرا هم مى ترسى... باز هم مى جنگى، مى جنگى، هر چى توان دارى توى دست هات میذارى ولى دوباره شكست مى خورى!
حالا بگو اون لحظه چه حسى دارى؟
مى خواى باز هم زنده بمونى؟ مى خوای باز هم بجنگى؟
يا مى خواى امپراطور این بار شست لعنتيش رو پايين بگيره؟
فقط باید سریالای چرت و الکی رو ترجمه کنین!!! این فیلم خار داره؟
خسته
خسته ام از تک تکِ این جمله ها
خسته از تکرارِ این ناگفته ها
کارم شده تقلیدِ حرف دیگران
شدم مرغِ مُقلّد در قصه ها
لانه و کاشانه ام کو
من سگی ولگردم در کوچه ها
من مثالِ بوفِ کورم چون ندیدم
نورِ هدایتی در این بی راهه ها
دور خود قفس کشیدم
قفسی پر رنگ از غصه ها
روحم از تن پر کشیده
دستم می گردد پیِ چیزی پشتِ میله ها
پیِ مرگ آن قاتلِ محضِ زندگی
شاید حکمِ اعدامِ این غصه ها
من که در حسرتِ مرگ پیر شدم
مرگم شده گنجی میانِ انبوهی از نایافته ها
از این دنیا به من زمان رسیده
حیف که سخت می گذرد این ثانیه ها
که می گوید زمان ترمیمِ دردهاست
با گذشتش که فقط باز شد همه زخم کهنه ها
اصلا این چشمِ خیس از مرگ می گوید چرا
وقتی از مرگ نوشتم مرده ای هستم میانِ زنده ها
در این کوتاه زمانِ بین مرگ و زندگی
فقط یک چیز می بخشد ارزش به این ثانیه ها
علاقه ی شدیدِ قلبی نام دارد آن چیز
طبقِ گفته ی تجربه ها
پس بُگذار بگویم تا نماند حرفِ دل
در این سینه میانِ این همه ناگفته ها
بی نهایت دوستت دارم
ای زیباترین عروسِ قصه ها
محمدجواد روزگار
۲/۱/۹۶
اینو بعد دیدن این فیلم نوشتم از ایده ی مرگ و زمان و عشق ش کمک گرفتم.
دوش داشتم نظر کسایی که این فیلم رو دیدن رو راجع به ابن شعر بدونم البته اگه بشه اسمش رو بذاری شعر
حالا اگه ما ۱ اتفاقی برامون بیوفته همکارامون هر روز فقط بهمون می خندن!
فیلم های که ویل اسمیت بازی کرد شش درجه جدایی - (۱۹۹۳)
پسران بد - (۱۹۹۵)
روز استقلال - (۱۹۹۶)
مردان سیاه‌پوش - (۱۹۹۷)
دشمن کشور - (۱۹۹۸)
غرب وحشی وحشی - (۱۹۹۹)
افسانه بنگر وس - (۲۰۰۰)
علی - (۲۰۰۱)
مردان سیاه‌پوش ۲ - (۲۰۰۲)
پسران بد ۲ - (۲۰۰۳)
من، روبوت - (۲۰۰۴)
داستان کوسه - (۲۰۰۴) - (گوینده)
هیچ - (۲۰۰۵)
در جستجوی خوشبختی - (۲۰۰۶)
من اسطوره هستم - (۲۰۰۷)
هنکاک - (۲۰۰۸)
زندگی مخفی زنبورها - (۲۰۰۸)
هفت زندگی - (۲۰۰۸)
مردان سیاه‌پوش ۳ - (۲۰۱۲)
پس از زمین (۲۰۱۳)
کاپیتان آمریکا ۲ سرباز زمستان - (۲۰۱۴)
افسانه زمستان (۲۰۱۴)
دختر جرسی - (۲۰۰۴)
تمرکز - (۲۰۱۵)
انتقام جویان ۲ عصر اولتران - (۲۰۱۵)
ضربه مغزی - (۲۰۱۵)
کاپیتان آمریکا ۳ جنگ داخلی - (۲۰۱۶)
جوخه انتحار (۲۰۱۶)
یه پک عظیم از بازیگران مشهور در فیلمی بی محتوا و پوچ.....
خدایی فیلم بدی نبود