فیلم ماجرای افسر اطلاعاتی مکس (برد پیت) می باشد که در سال ۱۹۴۲ و در شمال آفریقا با یک مبارز نیروی مقاوت فرانسه بنام ماریان (ماریون کوتیار) در پشت خطوط دشمن آشنا می شود. آنها رابطهی صمیمانه ای را با هم آغاز میکند اما فشار جنگ این رابطه را تهدید میکند...
تمام ژانر های مربوط به این اثر:
تمام ژانر های مربوط به این اثر:
دیدگاه کاربران نمایش تمام دیدگاه ها
دیدگاه خود را با سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
تا حالا طرف تو هالیوود
طراح لباس میشده اسکارلت یوهانسون گیرش میومده( ۲۰۱۷ gost in the shell)
راننده خیابونی می شده چارلیز ترون گیرش میومده (Fast ۸ ۲۰۱۷)
مسافر فضایی میشده جنیفر لارنس گیرش میومده ( ۲۰۱۶ passenger)
شوالیه تاریکی میشده Anne Hathaway گیرش میومده (Dark knight rises )
تام کروز میشده Emily Blunt گیرش میومده (edge of tomarow ۲۰۱۴)
نوازنده میشده Emma Stone گیرش میومده (la la land)
حتی مورد داشتیم ....طرف دیو می شدهاما واتسون گیرش می اومده(beauty and beast ۲۰۱۷)
.
.
.
ولی هرچیزی حدی داره دیگه طرف افسر اطلاعاتی !!! شدهMarion Cotillard گیرش اومده . آخه اطلاعات ؟؟
خوب شد هیتلر و حزب نازی ظهور کرد که یه عده بهونه برای فیلم ساختن و نمایش خشونت محض و آدم کشی بدون عذاب وجدان رو داشته باشن. آمریکایی ها هم تو سینما می شینن و میگن آره بکش اون نازی عوضی رو . و بعد منتقدا به به و چه چه براشون راه بندازن. و جالب اونجاست که اکثر این افرادم طرفدار حقوق بشر و حیواناتن و ادعای روش عن فکری دارن.
خداوکیلی زن از این ماریون کوتیار خوش شانس تر هست؟
تو Public Enemies که با جانی دپ بود.
تو اینسپشن که با دی کاپریو می پرید .
در شوالیه تاریکی بر می خیزد با کریستین بیل مصاحبت داشت :)
پارسال هم با که با فاسبندر(مکبث).حالا هم که حاج برد پیت.کیف دنیا و آخرت رو کرده بی شرف
وقتی استیفن نایت و زمکیس بزرگ کاری رو باهم انجام بدن قاعدتا نتیجه خوب خواهد شد و این فیلم هم از این قاعده مستثنی نبود
نمیشه گفت فارست گامپ،کست اوی یا فلای دیگری بود اما درام خوب،منطقی و دلنشینی رو خلق کرده بودند که دیدنش خالی از لطف نیست،چالشی هم برای برد پیت و ماریون کوتیارد در فیلم وجود نداشت و بازی ها روتین و قابل قبول بودند.
سناریو البته کشش داشت و میشد لحظه حساس فیلم رو کمی با تعلیق حساب شده تری بوجود آورد که لحظه ی دراماتیک فیلم گیراتر باشه
اما درکل فیلم خوبی بود
بررسی فیلم جدید یکی از دوست داشتنی ترین کارگردانان معاصر
به نظر من رابرت زمه کیس کارگردان کار بلد و خوبیست و چون تمام کارهایش را دیده ام می توانم بگویم که عموماً در هر ژانری که کار کرده است به موفقیت نسبی رسیده است، یعنی چه زمانیکه کمدی ساخته و چه زمانیکه فانتزی یا حتی ترسناک ساخته است هر چند که به نظرم در ژانر فانتزی و کمدی همیشه موفق تر بوده است و چندین کار فوق العاده در این دو ژانر دارد از ماشین های دست دوم بگیرید تا قسمت اول بازگشت به آینده و فارست گامپ و حتی Death Becomes Her و the walk هم خوبند با تمام اشکالاتی که می شود وارد کرد.
اما به نظر من این فیلمش از چند کار اخیرش یعنی the walk و flight و حتی Beowulf عقب تر است چه در فیلمنامه و چه در کارگردانی من زمه کیس همیشه را نمی بینم.به نظرم در قسمت اول فیلم، زمه کیس به هیچ عنوان قادر به ساخت کازابلانکا در سال ۱۹۴۲ نیست چرا که این در سینما بسیار مهم است که شما اگر شهر اهمیت سینمایی دارد بسازیدش و فضای آن سال های کازابلانکا را برای مخاطبانتان به تصویر بکشید. به غیر از این به اعتقاد من فضای جنگی و پر اغتشاش کازابلانکا و موقعیت فرانسوی ها و آلمانی ها هم در آن شهر اصلاً پرداخت نمی شود و زمه کیس نمی تواند فضای داستانی خود را به تصویر بکشد. مثلاً در آن سکانسی که به سفارت آلمان می روند تا دعوت نامه را بگیرند به نظر من زمه کیس خیلی آلمان ها رو داره دست کم می گیره و زیاد روشون کار نکرده. اما در همین قسمت اول کمی رابطه ی مکس و ماریانا ساخته می شود اما نه آنقدر که درام فیلم می طلبد.
اما در بخش دوم فیلم که ازدواج کرده اند و در لندن ساکنند نقطه ی، عطف اصلی از جایی زده می شود که بخش امنیتی لندن گزارش وحشتناکی را به مکس می دهد. این گزارش می تونست بسیار فیلم را جذاب تر و عمیق تر کند اما زمه کیس نمی تواند آنقدر که ممکن است از آن استفاده کند. یعنی از زمانیکه مکس همه چیز را می فهمد، اینکه دنبال ماجرا را می گیرد تا مطمئن شود، خیلی خوب است و این قسمت فیلم و همچنین فروپاشی لحظه به لحظه ی مکس پرداخت بدی ندارد اما آن گزارش اقتضاء فضای دلهره وار تر وعمیق تری را می داد که زمه کیس سعی می کند اما تعلیق فیلم ساخته نمی شود همانطور که در بخش اول فیلم تعلیق ساخته نشده بود. من انتظار درام پیچیده تر و پر تعلیق تری را در نیمه ی دوم داشتم.
در مجموع به نظرم در نیمه دوم بازی برد پیت هم از فیلمنامه جلوتر است و هم از کارگردانی و به این دلیل، کمی آن اضطراب و دلهره را در بازیش می سازد و ما هم باور می کنیم اما میزانسن های زمه کیس کمکی نمی کند و فیلمنامه هم موقعیتی نمی تواند بسازد که این خودش را بیشتر جلوه دهد.
اما به هر حال حد اقل زمه کیس هفت فیلم دارد که به نظر من از این جلوتر است.
متفقین سومین فیلم برد پیت و اولین فیلم رابرت زمکیس در زمینه جنگ جهانی
.......................................................................Lord_Mehdi Presents
از سال ۱۹۹۴ و کارگردانی فیلم موفق فارست گامپ این اولین باریست که رابرت زمکیس فیلمی جنگی را کارگردانی میکند . استیون نایت بعد از نوشتن ۱۲ قسمت از سریال Peaky Blinders اینبار برای این فیلم دست به قلم شده .روایت داستان دو آدمکش که طی ماموریتی عاشق یکدیگر میشوند.
ویلیام بردلی پیت یا همان برد پیت خودمان مردی که در سالهای ۱۹۹۵ و ۲۰۰۰ به عنوان جذابترین مرد جهان انتخاب شده باید بخشی از شهرتش را مدیون چهره اش باشد.وی که در شش فیلم برتر ایفای نقش کرده دو بار فرصت داشته تا جایزه اسکار را به چنگ آورد.اما ظاهرا بازیگری برد پیت به مزاج داوران آکادمی خوش نیامده و به گفته یکی از منتقدان در سال ۲۰۰۸ : برد پیت بجز چهره جذاب چیز دیگری برای رو کردن ندارد.
همکاری با پیت جزو مهمترین همکاری های زمکیس محسوب میشود و اگر فیلمنامه ی این فیلم خوش قلم باشد برای موفقیت این فیلم لازم نیست نگران کارگردانی و بازیگری این فیلم باشیم و قطعا میتواند مورد توجه مردم و آکادمی اسکار قرار بگیرد.
و در آخر :
هر اتفاقی که بیافتد نباید از فیلم بازیگری گذشت که نامش در اکثر لیست بازیگران مورد علاقه مردم قرار گرفته ...
......................................................WRITTEN AND DIRECTED BY LORD_MEHDI
شاید کمی اسپویل
اوج بازیگری برد پیت تو این فیلم سکانسی بود که سر ماریون کوتیار رو گرفت ، مشتشو برد باالا که بزنه
خعلی زیبا بود
یک شاهکار دیگه از استاد مسلم سینما رابرت زمکیس کبیر