هالیوودی ها امسال دست به کار جالبی زدند... برای این فیلم مزخرف کلی جایزه ریختن به پای سیاه پوست ها که بگن ما تبعیض نژادی نداریم ( در حالی که این کار خودش یه جور تبعیض نژادیه ) بعد از طرف دیگه رییس جمهورشون اقای ترامپ میاد نژاد پرستانه ترین فرمان ها رو امضا میکنه ... ملت بامزه ای هستند . بعضی وقت ها از ما ایرانی ها هم بامزه تر میشن ...
331
iraj.zamanian
۸ سال پیش
چرا فیلمهایی که همجنسگرایی داره اینقدر از طرف مراسم ها و منتقدین تحویل گرفته میشه؟؟ (همین فیلم.آبی گرم ترین رنگ است.کنیز.کوهستان بروکبک و...)
183
meshkibaf1344
۸ سال پیش
بررسی فیلم مهتاب
تنها واژه ای که به نظرم شاید فیلم را خلاصه کند: «ناتوانی است»
با احترام به همه ی دوستان
اول از دوربین شروع کنیم= در فیلمسازی باید حرکت دوربین منطق داشته باشد و شما مجاز نیستید با دوربین بازی کنید. چرا که حرکت دوربین و یا زاویه ی دوربین را اساساًفضا و شخصیت تعیین می کنند که چطور باشد و اصلاً به دلخواه فیلمساز نیست. در این فیلم حرکت های چرخشی دوربین و یا لرزش ها، هیچ کدام معنی ای ندارد و جز به رخ کشیدن دوربین چیز دیگری نیست و نه اصلاً به شخصیت پردازی کمک می کند و نه به فضاسازی. مثلاَ پلان اول فیلم ده بار دور شخصیتش فیلمساز دوربین را می چرخاند یا دعوای بچه گانه ای که اول فیلم رخ می دهد که اصلاً لرزش های دوربین و نوع تدوین نشان می دهد که چقدر حرکات اضافه و بی معنا است و یا لحظه ای که تو دریاند که خیلی بده. هزارتا غلط دیگه هم هست که اینجا جاش نیست.
دوم کارگردانی= به نظرم از اول تا آخر فیلم اصلاً نمی تواند یک میزانسن جدی بگیرد چرا که اگر کارگردان توان گرفتن یک میزانسن دقیق داشته باشد آن میزانسن توان این را دارد که ۲۰ دیالوگ را درون خودش، خلاصه کند و به نظرم در این فیلم دقیقاً ۳۵ دقیقه وقت تلف می کنیم تا بفهمیم درد این بچه ی فیلم ما چیه، در صورتی که با دو یا سه میزانسن این همه قرار نبود وقت تلف کنیم که البته به نظر من از آخر هم نتونست شخصیت و روحیاتش را بسازد. من در نوع کادر هایی فیلمساز می گیرد و همچنین نوع استفاده ای که از دوربین می کند کاملاً متوجه می شوم که نمی تواند یک دکوپاژ دقیق و میزانسن دهد به همین دلیل با حرکت دوربین شلوغش می کند.
سوم فیلمنامه=بیش از اندازه فیلمنامه بی مایه است و به نظرم زیاد دربارش فکر نشده. ما از اول فیلم با یک پسر بچه آشنا میشیم که تو خودشه و این حالتش تا بزرگسالیشم ادامه پیدا می کنه اما فیلمنامه نمی تواند به قدری که لازم است شخصیت را پرداخت کند و منطق نوع رفتاری که ما از او می بینیم را بسازد و دلایلی که داره خیلی کمه و خیلی زود شخصیت خودش را نابود می کند ولی من این شخصیت را باور نمی کنم و چون فیلم در همین گام اول یعنی شخصیت پردازی مشکل دارد دیگه در بقیه مسائل هم دچار مشکل می شود و حتی اگر فیلمساز کارگردانی هم بلد بود باز هم چون فیلمنامه ای ضعیف دارد کاری از دستش بر نمی آمد.
در باره این نوع فیلم ها که به شدت مشکل ساختاری دارند نمی شود مضمون فیلم را توضیح داد چرا که پرداخت نشده است و بعد از یک پرداخت درست است که می شود حالا وارد توضیح مضمون فیلم شد.مثلاً وقتی برگمان پرسونا را می سازد انقدر فیلمنامه خوب است و حرکت ها و زوایای دوربین درست است که می شود وارد بحث درباره ی مضمون شد اما اینجا در گام مشکل اساسی دارد.
172
Javad.M
۸ سال پیش
درامی آرام و بی چالش،اثری که شاید اگر بازی سیاستها نبود روی اسکار رو هم به خود نمیدید اما حالا به لطف افعال خشونت بار پلی.س امریکا،تونسته اسمی برای خودش دست و پا کنه و چندین نامزدی کسب کنه. لب کلام ،فیلمی نیست که حرف جدیدی برای گفتن داشته باشه،تنها انتقال درد سیاه پوستان بود که باید امسال هم روایت میشد بلاخره. همین
108
navid_poorabdollahi
۸ سال پیش
من که شکه شدم وسط فیلم وقتی فهمیدم درمورد همجنس گراییه فکر میکردم یه فیلم گنگ باشه میدونین چیه من که اصلا دلم نمیخواد درموردشون نظر بدم چون درکشون نمیکنم من که خوشم نیومد
90
Edward Detective
۸ سال پیش
شایستگی های جعلی.
این اثر هیچ چیز قابل توجهی نداره و صرفا بخاطر موضوع عقایدگرایانه اش تا به اینجا اینقدر حمایت شده
85
sd.shakib
۸ سال پیش
فکر کنم وقتش باشه که یه فکری به حال اختلاف امتیاز کاربرای سایت (۵.۳) با کاربرای imdb (۸) بکنیم... -------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- مطمئن باشید اگر کارگردان متوجه بشه که این فیلم از کاربران ایرانی ۵.۳ گرفته حالش گرفته میشه چرا؟ چون هدف ساخت این فیلم واقع بینانهو هر فیلم واقع بینانه دیگری که ساخته میشه تغییر یک فرهنگه، فرهنگی که من وشما بهش اعتقاد داریم یعنی همجنس بازی یه چیز نفرت انگیز و مزخرف است ولی کارگردان اعتقاد داره ما باید یکم نرمش نشون بدیم. پس با moonlight سعی میکنه رشته ای از زندگی یک همجنسبازو نشونمون بده ...
بگذارید خودمو بگم من تا قبل از دیدن این فیلم فکر میکردم که همجنسباز بودن یک انتخابه و فکر میکردم شخص در یک مقطعی انتخاب میکنه که این مدلی زندگی کنه و تو ذهنم هرکس که میفهمیدم این مدلی زندگی میکنه سرزنشش میکردم (مثل جیم پارسونز بازیگر نقش شلدون بیگ بنگ) ... ولی بعد این فیلم این احساس بهم دست داد که همجنسباز بودن یک انتخاب نیست طرف اینجوری از آب درمیاد و تو نمیتونی کاریش بکنی ریشه در نحوه بزگ شدنش داره! شاید خوشم نیاد با افرادی که این مدلی باشن بچرخم ولی دیگه فکر نکنم سرزنششون بکنم.
برای کسایی که اقلیت همجنسبازو با اقلیت داعش مقایسه میکنند عضویت در داعش یک عقیدست یک انتخابه و اگر تبعات بدی داره حق افراد گروهه که سرزنش بشن ولی عضویت در اقلیت همجنسبازی یک انتخاب نیست و اگر تبعات بدی داشته باشه باید ریشه مشکلو درمان کرد نه سرکوب!
کارگردان ما را به چالش میکشه ازمون سوال میکنه :اگر نیاز به همدم داشتن و نیاز جنسی من و شما نوعی با جنس مخالف تامین میشه. اگر توی زندگیمون خلا عاطفی احساس میکنیم و میریم ازدواج میکنیم! اون شخص همجنسباز حالا گیریم مریض چرا باید محروم بشه از همدم داشتن ؟ چرا تاب نداریم افرادی که عجیب زندگی میکنند را تحمل کنیم ؟ --------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
46
alixxamadeo
۸ سال پیش
مطمئن باشید این فیلم یک هنر ناب به تمام معناست!
از چی بگم ، شخصیت پردازی ؟ دکوپاژ ؟ میزانسن ؟ قاب بندی ؟ بازی ها ؟ دیالوگها ؟ داستان ؟ هرچی کلمه یِ منفی در باره یِ این فیلم بگم باز کمه ، یعنی به هرنحو و از هر زاویه ای بخواهم چیزی در باره یِ این فیلم بنویسم بازم مطمئنم نمیتونم آبکی ، مقوائی و خارج از تحمل بودن فیلم رو به شکلی که هست توضیح بدم ، اصلاً هیچ کس نمیتونه بگه که این فیلم چقدر مزورانه است و این به نظر شما هنر نیست.
کمالاتی که آخرسر عایدتان خواهد شد از دیدن این فیلم : حالت تهوع و سردرد (به خاطر دوربین مسخره) ، احساس شدید حماقت(به خاطر اینکه از اول فیلم نابلدی پیداست).
پ.ن:هر آنکس که بخواهد با تکان یا چرخش دوربین احساسی را منتقل کند ، گوشه یِ چشمی هم بر فراموشی این دخمه نینداخته است.
دیدگاه کاربران نمایش تمام دیدگاه ها
دیدگاه خود را با سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
هالیوودی ها امسال دست به کار جالبی زدند... برای این فیلم مزخرف کلی جایزه ریختن به پای سیاه پوست ها که بگن ما تبعیض نژادی نداریم ( در حالی که این کار خودش یه جور تبعیض نژادیه ) بعد از طرف دیگه رییس جمهورشون اقای ترامپ میاد نژاد پرستانه ترین فرمان ها رو امضا میکنه ... ملت بامزه ای هستند . بعضی وقت ها از ما ایرانی ها هم بامزه تر میشن ...
چرا فیلمهایی که همجنسگرایی داره اینقدر از طرف مراسم ها و منتقدین تحویل گرفته میشه؟؟ (همین فیلم.آبی گرم ترین رنگ است.کنیز.کوهستان بروکبک و...)
بررسی فیلم مهتاب
تنها واژه ای که به نظرم شاید فیلم را خلاصه کند: «ناتوانی است»
با احترام به همه ی دوستان
اول از دوربین شروع کنیم= در فیلمسازی باید حرکت دوربین منطق داشته باشد و شما مجاز نیستید با دوربین بازی کنید. چرا که حرکت دوربین و یا زاویه ی دوربین را اساساًفضا و شخصیت تعیین می کنند که چطور باشد و اصلاً به دلخواه فیلمساز نیست. در این فیلم حرکت های چرخشی دوربین و یا لرزش ها، هیچ کدام معنی ای ندارد و جز به رخ کشیدن دوربین چیز دیگری نیست و نه اصلاً به شخصیت پردازی کمک می کند و نه به فضاسازی. مثلاَ پلان اول فیلم ده بار دور شخصیتش فیلمساز دوربین را می چرخاند یا دعوای بچه گانه ای که اول فیلم رخ می دهد که اصلاً لرزش های دوربین و نوع تدوین نشان می دهد که چقدر حرکات اضافه و بی معنا است و یا لحظه ای که تو دریاند که خیلی بده. هزارتا غلط دیگه هم هست که اینجا جاش نیست.
دوم کارگردانی= به نظرم از اول تا آخر فیلم اصلاً نمی تواند یک میزانسن جدی بگیرد چرا که اگر کارگردان توان گرفتن یک میزانسن دقیق داشته باشد آن میزانسن توان این را دارد که ۲۰ دیالوگ را درون خودش، خلاصه کند و به نظرم در این فیلم دقیقاً ۳۵ دقیقه وقت تلف می کنیم تا بفهمیم درد این بچه ی فیلم ما چیه، در صورتی که با دو یا سه میزانسن این همه قرار نبود وقت تلف کنیم که البته به نظر من از آخر هم نتونست شخصیت و روحیاتش را بسازد. من در نوع کادر هایی فیلمساز می گیرد و همچنین نوع استفاده ای که از دوربین می کند کاملاً متوجه می شوم که نمی تواند یک دکوپاژ دقیق و میزانسن دهد به همین دلیل با حرکت دوربین شلوغش می کند.
سوم فیلمنامه=بیش از اندازه فیلمنامه بی مایه است و به نظرم زیاد دربارش فکر نشده. ما از اول فیلم با یک پسر بچه آشنا میشیم که تو خودشه و این حالتش تا بزرگسالیشم ادامه پیدا می کنه اما فیلمنامه نمی تواند به قدری که لازم است شخصیت را پرداخت کند و منطق نوع رفتاری که ما از او می بینیم را بسازد و دلایلی که داره خیلی کمه و خیلی زود شخصیت خودش را نابود می کند ولی من این شخصیت را باور نمی کنم و چون فیلم در همین گام اول یعنی شخصیت پردازی مشکل دارد دیگه در بقیه مسائل هم دچار مشکل می شود و حتی اگر فیلمساز کارگردانی هم بلد بود باز هم چون فیلمنامه ای ضعیف دارد کاری از دستش بر نمی آمد.
در باره این نوع فیلم ها که به شدت مشکل ساختاری دارند نمی شود مضمون فیلم را توضیح داد چرا که پرداخت نشده است و بعد از یک پرداخت درست است که می شود حالا وارد توضیح مضمون فیلم شد.مثلاً وقتی برگمان پرسونا را می سازد انقدر فیلمنامه خوب است و حرکت ها و زوایای دوربین درست است که می شود وارد بحث درباره ی مضمون شد اما اینجا در گام مشکل اساسی دارد.
درامی آرام و بی چالش،اثری که شاید اگر بازی سیاستها نبود روی اسکار رو هم به خود نمیدید اما حالا به لطف افعال خشونت بار پلی.س امریکا،تونسته اسمی برای خودش دست و پا کنه و چندین نامزدی کسب کنه.
لب کلام ،فیلمی نیست که حرف جدیدی برای گفتن داشته باشه،تنها انتقال درد سیاه پوستان بود که باید امسال هم روایت میشد بلاخره.
همین
من که شکه شدم وسط فیلم وقتی فهمیدم درمورد همجنس گراییه
فکر میکردم یه فیلم گنگ باشه
میدونین چیه من که اصلا دلم نمیخواد درموردشون نظر بدم چون درکشون نمیکنم
من که خوشم نیومد
شایستگی های جعلی.
این اثر هیچ چیز قابل توجهی نداره و صرفا بخاطر موضوع عقایدگرایانه اش تا به اینجا اینقدر حمایت شده
فکر کنم وقتش باشه که یه فکری به حال اختلاف امتیاز کاربرای سایت (۵.۳) با کاربرای imdb (۸) بکنیم...
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
مطمئن باشید اگر کارگردان متوجه بشه که این فیلم از کاربران ایرانی ۵.۳ گرفته حالش گرفته میشه چرا؟ چون هدف ساخت این فیلم واقع بینانهو هر فیلم واقع بینانه دیگری که ساخته میشه تغییر یک فرهنگه، فرهنگی که من وشما بهش اعتقاد داریم یعنی همجنس بازی یه چیز نفرت انگیز و مزخرف است ولی کارگردان اعتقاد داره ما باید یکم نرمش نشون بدیم. پس با moonlight سعی میکنه رشته ای از زندگی یک همجنسبازو نشونمون بده ...
بگذارید خودمو بگم من تا قبل از دیدن این فیلم فکر میکردم که همجنسباز بودن یک انتخابه و فکر میکردم شخص در یک مقطعی انتخاب میکنه که این مدلی زندگی کنه و تو ذهنم هرکس که میفهمیدم این مدلی زندگی میکنه سرزنشش میکردم (مثل جیم پارسونز بازیگر نقش شلدون بیگ بنگ) ... ولی بعد این فیلم این احساس بهم دست داد که همجنسباز بودن یک انتخاب نیست طرف اینجوری از آب درمیاد و تو نمیتونی کاریش بکنی ریشه در نحوه بزگ شدنش داره! شاید خوشم نیاد با افرادی که این مدلی باشن بچرخم ولی دیگه فکر نکنم سرزنششون بکنم.
برای کسایی که اقلیت همجنسبازو با اقلیت داعش مقایسه میکنند
عضویت در داعش یک عقیدست یک انتخابه و اگر تبعات بدی داره حق افراد گروهه که سرزنش بشن ولی
عضویت در اقلیت همجنسبازی یک انتخاب نیست و اگر تبعات بدی داشته باشه باید ریشه مشکلو درمان کرد نه سرکوب!
کارگردان ما را به چالش میکشه ازمون سوال میکنه :اگر نیاز به همدم داشتن و نیاز جنسی من و شما نوعی با جنس مخالف تامین میشه. اگر توی زندگیمون خلا عاطفی احساس میکنیم و میریم ازدواج میکنیم! اون شخص همجنسباز حالا گیریم مریض چرا باید محروم بشه از همدم داشتن ؟ چرا تاب نداریم افرادی که عجیب زندگی میکنند را تحمل کنیم ؟
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
مطمئن باشید این فیلم یک هنر ناب به تمام معناست!
از چی بگم ، شخصیت پردازی ؟ دکوپاژ ؟ میزانسن ؟ قاب بندی ؟ بازی ها ؟ دیالوگها ؟ داستان ؟
هرچی کلمه یِ منفی در باره یِ این فیلم بگم باز کمه ، یعنی به هرنحو و از هر زاویه ای بخواهم چیزی در باره یِ این فیلم بنویسم بازم مطمئنم نمیتونم آبکی ، مقوائی و خارج از تحمل بودن فیلم رو به شکلی که هست توضیح بدم ، اصلاً هیچ کس نمیتونه بگه که این فیلم چقدر مزورانه است و این به نظر شما هنر نیست.
کمالاتی که آخرسر عایدتان خواهد شد از دیدن این فیلم : حالت تهوع و سردرد (به خاطر دوربین مسخره) ، احساس شدید حماقت(به خاطر اینکه از اول فیلم نابلدی پیداست).
پ.ن:هر آنکس که بخواهد با تکان یا چرخش دوربین احساسی را منتقل کند ، گوشه یِ چشمی هم بر فراموشی این دخمه نینداخته است.